مقایسه اثربخشی سه روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار و درمان تلفیقی بر بهزیستی معنوی خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری: مطالعه آزمایشی

مقایسه اثربخشی سه روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار و درمان تلفیقی بر بهزیستی معنوی خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری-مرکز مشاوره مهستا
دکتر معصومه بهبودی
دکتر معصومه بهبودی
مرکز مشاوره مهستا با 27سال سابقه کاری دارای سایت drbehboodi.ir با مجوز رسمی سازمان بهزیستی به شماره 717/2696/556 و مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به شماره 339-م و همچنین پروانه فعالیت به شماره 1305 با مدیریت دکتر معصومه بهبودی و همکاری روانشناسان با سابقه در تمامی تخصص ها است.این مرکز مجهز به تمامی آزمون های روانشناختی (هوش، استعداد، رغبت، خانواده،شخصیت و...) و نورو فیدبک برای کودکان، نوجوانان، بزرگسالان و میانسالان می باشد و آماده همکاری در تمامی زمینه های خدمات روانشناختی با تمام شرکت ها وسازمانها و بانک ها است. رزومه دکتر معصومه بهبودی دکتر معصومه بهبودی مدیریت مرکز دارای پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران به شماره 1305 ، مجوز مرکز مشاوره از بهزیستی استان تهران و مجوز مثبت زندگی از بهزیستی استان تهران، متخصص مشاوره خانواده، استادیار و مدیرگروه مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن (سال های 92 الی 94)، دارای تجربه و تخصص در روان‌درمانی کودک نوجوان و بزرگسال ،متخصص خانواده درمانی.

مقایسه اثربخشی سه روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار و درمان تلفیقی بر بهزیستی معنوی خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری: مطالعه آزمایشی

معصومه نعمتی، فریده دوکانه ای فرد، معصومه بهبودی

چکیده

سابقه و هدف: یافتن روش های درمانی مؤثر بر ارتقای معنویت افراد به ویژه همسران، در سازگاری و افزایش روابط صمیمانه آنان و جلوگیری از طلاق و مسائل خانواده بسیار سودمند و منطقی است. هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، درمان هیجان مدار (EFT) و درمان تلفیقی بر معنویت خانواده های متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بود.

روش کار: پژوهش حاضر تجربی از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری بودند. شرایط ورود به مطالعه نداشتن اعتیاد همسران و هوش بهر بالاتر از ۸۵ بود. ابتدا افراد به پرسش نامه معنویت فراگیر پاسخ دادند و از میان آنان ۵۶ زوج که نمره شان پایین تر از متوسط بود به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند. سپس گروه آزمایشی یک، ۱۰ جلسه درمانی ACT؛ گروه دو، ۱۰ جلسه درمانی EFT و گروه سه، ۱۶ جلسه آموزش تلفیقی دریافت کردند و به گروه گواه هیچ آموزشی داده نشد. در پایان، همسران با مقیاس معنویت فراگیر آزمون مجدد شدند و آزمون پیگیری بعد از گذشت یک ماه اجرا شد. داده ها به دلیل طبیعی بودن با آزمون تحلیل کوواریانس و کرویت ماچلی تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند.

یافته ها: تحلیل های آماری نشان داد که سه روش درمان EFT ACT و تلفیق این دو روش درمانی موجب افزایش معنی دار بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق در مقایسه با گروه گواه شد، اما تفاوت معناداری بین سه روش درمان مشاهده نشد. ماندگاری اثر درمان هر سه روش نیز در پیگیری یک ماهه نشان داده شد.

نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که معنویت تغییر پذیر است و با آموزش و درمان بهزیستی معنوی افزایش می یابد. از سوی دیگر، یافته ها گویای اصالت ACT و EFT در افزایش بهزیستی معنوی همسران متقاضی طلاق و کاهش میزان طلاق بود. بنابراین، می توان هر سه روش مذکور را برای ارتقای بهزیستی معنوی به کار برد.

واژگان کلیدی: بهزیستی معنوی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار، درمان تلفيقی

مقدمه

کارکرد مطلوب خانواده مفهومی است که تأثیر مستقیمی بر نیازها، اهداف، رضایتمندی از زندگی و روابط عاطفی خانواده دارد؛ در مقابل عواملی چون ساختار، نقش، ارتباط ادراک و پویایی های شخصیت همسران بر کار کرد خانواده تأثیر مستقیم دارد (۱). کارکرد نامطلوب خانواده موجب تعارضات و طلاق، خیانت و بی وفایی، دلزدگی زناشویی و تنوع طلبی زوجين؛ و همچنین آسیب های بسیاری برای فرزندان آنان به همراه دارد. تحقیقات بسیاری نشان دهنده انواع این مشکلات در خانواده ها است. باید پذیرفت که مسائل و مشکلات خانواده ها موجب انحطاط جامعه و دربرگیرنده هزینه های سنگین و جبران نشدنی اجتماعی است و این بار مسئولیت مشاوران و روان شناسان و برنامه ریزان اجتماعی را دوچندان می کند. به همین دلیل باید با استفاده از روش های درمانی و مداخلهای روزآمد، مؤثر و متنوع به این مسئله پرداخته شود .

معنویت به معنای نقش زندگی یا روشی برای بودن و تجربه کردن است که با آگاهی یافتن از یک بعد غیر مادی به وجود می آید و ارزش های قابل تشخیص آن را معین می سازد (۲). بر اساس دیدگاه میوز بورک معنویت نوعی هویت تعریف میشود که با هدف و معنا در زندگی، پیوند با دیگران، آرامش درونی و تعالی مرتبط است (۳). در این تعریف، بعد هدف و معنا در زندگی به متعهد شدن در فرایند مداوم جستجو، کشف، تفسیر و بحث درباره رویدادها، تجربه ها و ارتباطاتی که میوز – بورک1 همچنین اشاره می کند که بعد پیوند با دیگران شامل داشتن معرفت و احترام برای اتصال به هر چیزی اعم از انسان ها، حیوانات، گیاهان، زمین و عالم هستی است. این پیوستگی و اتصال به نوعی وحدت و یگانگی اشاره می کند که در ارتباط فرد با اجزای عالم وجود رخ می دهد (3). در تعریف معنویت، بعد آرامش درونی به این معنا است که فرد در جستجویی پویا برای یافتن آرامش قرار بگیرد. بر همین اساس، برای کسب آرامش درونی، فرد باید پرهیزگاری را جستجو، منعکس و به دقت بررسی کند.

بعد تعالی همواره از عناصر اصلی تعریف معنویت بوده و حتی گاهی به سازهای مستقل با عنوان «تعالی معنوی» بدل شده است (۴). تعالی، توانایی کسب تجارب ورای تجربه معمولی است و تلاش برای ارتقای ابعاد زندگی اجتماعی، عقلانی، هیجانی و فیزیکی را در بر می گیرد.

پژوهش های بسیاری نشان می دهد که معنویت نقش مهمی در افزایش رضایت زناشویی، شادکامی، سازگاری زناشویی و کارکرد بهینه زناشویی دارد (۵, ۶). همسازی معنوی زوجین به طور مثبتی کارکرد زناشویی را پیش بینی می کند (۷). معنویت دانش پایه ای است که فرایند سازگاری با محیط را افزایش میدهد و دست کم پنج کارآیی دارد که می تواند به رفتارهای سازگارانه با محیط بینجامد: ظرفیت متعالی کردن کارها به معنای توجه به یکپارچگی جهان آفرینش، تجربه سطح بالایی از خودآگاهی، بررسی و پالایش تجربه های روزانه در ارتباط شخص با احساس مذهبی و معنوی، به کار گیری منابع معنوی در حل مشکلات زندگی و انجام اعمال پرهیزکارانه مثل گذشت، فداکاری و مانند اینها (۸)، نخستین و مهم ترین عامل مربوط به تأثیر ویژه معنویت در بهبود نگرش و تفسیر فرد نسبت به زندگی است. اهمیت عامل فشار آور از طریق ارزیابی های شناختی که تحت تأثیر باورها و ارزش های فردی مانند کنترل فردی و باورهای وجودی و معنوی قرار دارد، تعیین می شود. افراد بر مبنای منابع در دسترس و از راههای گوناگون کنار آمدن، استرس خود را مدیریت می کنند (۶). وقتی سلامت معنوی به طور جدی به خطر بیفتد، فرد ممکن است دچار اختلال های روانی مثل احساس تنهایی، اضطراب و از دست دادن معنای زندگی شود (۹).

زمان آن رسیده که راهکارهای معنوی با نظریه و روش علمی روان درمانی ترکیب شود. مطالعات معنوی در روان شناسی از موضوعات اساسی است (۱۰).

یکی از روش های درمانی موج سوم درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) است که در آن از طریق تمرکز حواس، پذیرش و گسلش عاطفی (فرار از بند پیوندهای عاطفی حل نشده) برای رساندن افراد به انعطاف پذیری روان شناختی تلاش می شود تا با آگاهی از فرایندهای شناختی و واکنش های عاطفی و ارزش هایی که افراد را در رابطه نگه می دارد، بتوانند متعهدانه عمل نمایند.

فرضیه زیربنایی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد این است که فرایندهای کلامی مجموعه محدودی از پاسخ ها را در برخورد با موقعیتها ایجاب می کند (۱۱). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد رویکردی درمانی حاوی شش فرایند روان شناختی خاص است: پذیرش1، گسلش2، خود به عنوان زمینه3، ارتباط با زمان حال 4، ارزشها 5و عمل متعهدانه6 که همه موجب انعطاف پذیری روان شناختی می شوند. در واقع سازه و مفهوم اساسی در ACT آن است که رنجها و تأملات روان شناختی با اجتناب از تجارب، شناختهای در هم تنیده شده، شکست در برآورده کردن نیازهای رفتاری و تطبيق نیافتن با ارزش های اساسی ایجاد می گردد (۱۱). بنابراین، هدف اصلی در این رویکرد آن است که فرد با کنترل مؤثر دردها، رنجها و تنش هایی که زندگی لاجرم برای او ایجاد کرده است، زندگی پربار و معناداری برای خود ایجاد نماید. هدف درمانگر ACT کاهش علائم نیست، بلکه درمانگر تلاش می کند تا مراجع از علائم رها شود. بر اساس رویکرد پذیرش و تعهد به محض آنکه تجارب خصوصی7 (افکار، تصورات، احساسات، خاطرات و طغیانهای درونی) برچسب علائم و نشانه ها می خورد، بی درنگ نزاع و کشمکش با آنها شروع می شود، زیرا علائم موضوعی آسیب زا و مرضی معنی میشود (آنچه ما تلاش می کنیم از آن خلاص شویم). ACT ارتباط بین افکار و احساسات مشکل زا را تغییر می دهد تا افراد آنان را به عنوان علائم مرضی درک نکنند و حتی یاد بگیرند که آنها را بی ضرر8 حتی اگر ناراحت کننده و ناخوشایند باشد) درک کنند (۱۲). فرایند درمان کمک به مراجع است تا در زمان حال زندگی کند، افکارش را جدی نگیرد، ارزش هایش را بشناسد و سعی کند از طریق اعمال درست به آنها برسد، به جای استدلال مشاهده کند، تعهد داشته باشد، سعی کند احساس و فکر مربوط به مشکل را ببیند، فقط تماشا کند و در نهایت بپذیرد.

زوج درمانی هیجان مدار (EFT) رویکردی یکپارچه از تلفیق سه دیدگاه نظام مند، انسان گرایی (تجربیاتی) و نظرية دل بستگی بزرگسالان است که سوزان جانسون 9و گرین برگ10 در اوایل سال ۱۹۸۰ آن را ابداع کرده اند. با توجه به نقش عمده هیجانات در نظریه دلبستگی، این درمان به نقش مهم هیجانات و ارتباطات هیجانی در سازماندهي الگوهای ارتباطی اشاره دارد و هیجانات را عامل تغییر در نظر می گیرد (۱۳)، استفاده از نظریه دل بستگی در این رویکرد چار چوب منسجمی را برای فهم ماهیت عشق بزرگسالی فراهم می کند (۱۳). درمان متمرکز بر هیجان یکی از شیوه های درمانی زوجین است که به اثر چرخه های منفی تعاملی پایدار در آسیب پذیری هیجانی عمیق توجه دارد (۱۴).

این روش بر کاهش آشفتگی از طریق مداخله در سطح هیجانی به منظور پیشرفت تعاملات نزدیکی که به علاقه بیشتر و روابط صمیمانه منجر می شود، تأکید می کند. به طور کلی، درمان هیجان محور شیوه درمانی است که تأکید اصلی آن بر مشارکت هیجانات در الگوهای دائمی ناسازگاری در زوجین آشفته است. تلاش این درمان آشکار ساختن هیجانات آسیب پذیر در هر کدام از زوجین و تسهیل توانایی زوجین در ایجاد این هیجانات به شیوه ای ایمن و محبت آمیز است. اعتقاد بر این است که پردازش این هیجانات در بافتی ایمن، الگوهای تعاملی سالم تر و جدیدتری را به وجود می آورد که سبب آرام شدن سطح آشفتگی و افزایش دوست داشتن، صمیمیت و در پایان ارتباطی رضایت بخش تر میشود. مبدع این درمان ادعا می کند که این شیوه درمانی یکی از معتبر ترین صورت های تجربی در درمان زوجین است. تغییر در EFT به این صورت است که پاسخ های هیجانی زیربنایی تعامل، کشف و تجربه و مجددا پردازش می شود، در نتیجه تعاملات جدیدی شکل می گیرد. دستیابی به این تجربه هیجانی و کشف آن به منظور تخلیه و بینش نیست بلکه به سبب تجربه کردن جنبه های جدیدی از خود است که پاسخ های جدیدی را از شریک برمی انگیزاند (۱۴). از این رو، آشکارسازی هیجانات و نیازهای دلبستگی و نیز پاسخگویی شریک صمیمی به این نیازها برای ایجاد پیوند هیجانی ضرورت دارد و اساس فرایند تغییر در EFT است (۱۵). از آنجایی که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد سعی در برآورده کردن نیازهای رفتاری و تطبیق آنها با ارزش های زندگی دارد و با پربار کردن معنای زندگی به افراد کمک می کند که در حال زندگی کنند و با شناخت ارزش ها و اقدام به عمل متعهدانه، پذیرش و انعطاف پذیری بالایی را تجربه کنند؛ درمان هیجان مدار با توجه به نقش هیجانات و ارتباطات هیجانی به سازمان دهی الگوهای ارتباطی همسران و تسهیل توانایی آنان در ایجاد تعامل سالم و کم شدن تعارضات زناشویی و افزایش صمیمیت می پردازد؛ به نظر می رسد تلفيق این دو رویکرد بتواند در تغییر سبک زندگی افراد و ثبات رفتاری آنان در زندگی زناشویی نقش بسیار مهمی ایفا کند. همین امر پژوهشگران این مطالعه را بر آن داشت تا به آزمایش این مهم بپردازند. با توجه به بررسی محققان، تاکنون پژوهشی درباره اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان هیجان مدار و تلفیق این دو روش درمانی با باورهای معنوی خانواده ها صورت نگرفته است. در این تحقیق به اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان هیجان مدار و تلفيق این دو روش درمانی با بهزیستی معنوی خانواده ها پرداخته شده است. هدف آنی انجام این پژوهش کمک به شناسایی و تحکیم باورهای معنوی خانواده ها و مشخص و برجسته نمودن ارزش ها و پایبندی زوجین به آنها برای سازگاری بیشتر و احساس رضایت و لذت از زندگی زناشویی و همچنین پایبندی به تعهدات زناشویی؛ و هدف غایی این پژوهش کمک به گسترش و تعمیم دانش در درمان خانواده ها است تا در پرتو آن با افزایش نشاط و گسترش صفا و صمیمیت در خانواده ها، امید و عشق به زندگی در جامعه فزونی یابد.

روش کار

پیروی از اصول اخلاق پژوهش: در این پژوهش تمامی اصول اخلاقی مرتبط از جمله محرمانه بودن، رضایت آگاهانه شرکت کنندگان و اختیار خروج از پژوهش رعایت شده است. پس از اتمام پژوهش، برای قدردانی از مشارکت گروه گواه، آنان نیز در ده جلسه درمانی شرکت نمودند.

پژوهش حاضر، پژوهشی تجربی از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه همسران خواهان طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری در تابستان سال ۱۳۹۶ بودند. روش نمونه گیری ترکیبی از نمونه گیری در دسترس و واحد نمونه گیری زن و شوهر با عقد دائم بود. با توجه به طرح تحقیق و داشتن فرضیه در دامنه، طبق جدول کوهن با قدرت آزمون d=0/5,0/95، تعداد نمونه ۱۱۲ نفر (۵۶ زوج) محاسبه شد. به منظور انتخاب نمونه های پژوهش ابتدا فراخوانی برای اطلاع مراجعان مراکز مشاوره درباره انجام این طرح به طور رایگان داده شد و از میان داوطلبان مراجعه کننده به مرکز مشاوره با انجام آزمون ریون1 افرادی که بهره هوشی پایین تر از ۸۵ داشتند و کسانی که به اعتیاد خود یا همسرشان به انواع مواد مخدر اعتراف کرده بودند، کنار گذاشته شدند و بقیه افراد به پرسش نامه مقیاس معنویت فراگیر پاسخ دادند و از میان آنان ۵۶ زوج که نمره شان پایین تر از متوسط بود انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده ۱۴ زوج در هر یک از گروههای آزمایشی و ۱۴ زوج در گروه گواه قرار داده شدند. سپس گروه آزمایشی یک در جلسات درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ده جلسه یک و نیم ساعته)؛ گروه آزمایشی دو در جلسات آموزشی درمان هیجان مدار (ده جلسه) و گروه آزمایشی سه در جلسات درمان تلفیقی (۱۶ جلسه) شرکت کردند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. در پایان دوره آموزش، همسران با مقیاس معنویت فراگیر آزمون مجدد شدند و برای پیگیری ماندگاری اثر آموزش، بعد از گذشت یک ماه پرسشنامه مجددا برای کلیه آزمودنی ها اجرا شد.

ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه معنویت فراگیر میوز-بورک2: میوز – بورک این پرسشنامه را که وسیله ای برای سنجش معنویت افراد بدون توجه به دین و مذهب آنها است، طراحی کرده است (۳). مقیاس یادشده شامل ۴۷ گویه و چهار زیرمقیاس با ابعاد هدفمندی و معنا در زندگی، پیوند با دیگران، آرامش درونی و تعالی است. هر یک از این ابعاد در مقیاس پنج گزینه ای لیکرت از کاملاًمخالفم (نمره ۱) تا کاملاً موافقم (نمره ۵) نمره گذاری شده است. میوز یورک در پژوهشی برای بررسی ویژگی های روان سنجی این مقیاس بین همه خرده مقیاس های این پرسش نامه همبستگی مثبت و معنادار گزارش کرده است. در پژوهش وی، مقدار ضرایب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های هدفمندی و معنا در زندگی1، پیوند با دیگران2، آرامش درونی3 و تعالی4 به ترتیب برابر 66/0، 80/0، 85/0، 82/0 و برای کل پرسشنامه91/0 گزارش شده است. همچنین ضریب بازآزمایی به فاصله سه هفته برای هدفمندی و معنا در زندگی76/0، پیوند با دیگران 85/0 ، آرامش درونی74/0، تعالی81/0 و برای کل پرسشنامه86/0 بوده است. علاوه بر این، روایی همگرای این مقیاس با مقیاس بهزیستی معنوى5 اليسون6 محاسبه شده و طبق نتایج به دست آمده از این مطالعه، همبستگی بین بهزیستی معنوی با پرسش نامه معنویت فراگیر 70/0 است. جوکار و کمالی روایی همگرای این پرسشنامه را با مقیاس بهزیستی معنوی الیسون در سال۱۳۹۴ در ایران محاسبه کرده اند و طبق نتایج به دست آمده از آن مطالعه، همبستگی بین بهزیستی معنوی با پرسشنامه معنویت فراگیر ۷۰ درصد است. همچنین برای تعیین پایایی این پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده که ضرایب حاصل برای تعالی 0/66، پیوند با دیگران 0/66، هدفمندی در زندگی 0/71 و برای آرامش درونی 0/79به دست آمده است.

 در این پژوهش با توجه به فرض پژوهش و گروه نمونه از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد، جداول و نمودارها)؛ و با توجه به توزیع طبیعی داده ها از روش همسان سازی برای حذف متغیرهای مداخله گر و همچنین از آمار استنباطی (تحلیل واریانس مختلط) استفاده شده است.

در پژوهش حاضر ۵۶ زوج در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش تصادفی شدند. گروه ها از نظر سن، سطح تحصیلات، مدت ازدواج و تعداد فرزندان با هم همتا شدند و نمره پیش آزمون آنها با هم همسان بود(P>0/05)

برای نشان دادن اینکه نتایج به دست آمده ناشی از اعمال مداخلات بوده نه تفاوت اولیه بین گروه ها؛ و برای بررسی طبیعی بودن نمرات از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد.

جدول ۱) شاخص های توصیفی نمره های شرکت کنندگان گروه های آزمایشی و گواه در آزمون های معنویت

شاخص های توصیفی نمره های شرکت کنندگان گروه های آزمایشی و گواه در آزمون های معنویت-مرکز مشاوره مهستا

بر اساس اطلاعات جدول شماره ۱، شاخص های مختلف گرایش مرکزی و پراکندگی و نتایج آزمون طبیعی بودن کولموگروف اسمیرنوف نشان داد که توزیع نمره های شرکت کنندگان در متغیرهای اندازه گیری شده به توزیع طبیعی نزدیک است.

یافته ها

 برای آزمون فرضیه «بین آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و آموزش درمان هیجان مدار و آموزش تلفیقی و عامل درون آزمودنی ها (سه بار اندازه گیری) در تبیین واریانس معنویت خانواده تعامل وجود دارد»، از روش تحلیل واریانس مختلط استفاده شد.

همان طور که در جدول شماره ۲ ملاحظه می شود، احتمال پذیرش فرض صفر برای مقایسه در سه بار اندازه گیری متغیر معنویت از 0/05 کوچک تر بود(p=0/000) بنابراین، می توان نتیجه گرفت که عامل درون آزمودنیها اثر معنادار داشت و بین نمرات گروه ها در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری متغیر معنویت تفاوت معنادار وجود داشت.

جدول ۲) نتایج آزمون های اثرهای درون آزمودنی ها

نتایج آزمون های اثرهای درون آزمودنی ها-مرکز مشاوره مهستا

جدول ۳) آزمون اثر بین گروه ها

آزمون اثر بین گروه ها-مرکز مشاوره مهستا

در زمينه تعامل عامل درون آزمودنیها با گروه ها احتمال پذیرش فرض صفر از 05/0 کوچکتر بود (p=000/0) بنابراین، می توان نتیجه گرفت که عامل درون آزمودنی ها معنادار بود.علاوه بر این، بین عملکرد اعضای گروه های آزمایشی و گواه در پس آزمون و پیگیری متغیر معنویت نیز تفاوت معنادار وجود داشت.

جدول ۴) مقایسه چندگانه آزمون تعقیبی بونفرونی

مقایسه چندگانه آزمون تعقیبی بونفرونی-مرکز مشاوره مهستا

با توجه به اینکه مقادیر P محاسبه شده برای گروههای آزمایشی و گواه بالاتر از 05/0 بود، تفاوت بین میانگین گروهها معنادار نبود (جدول شماره ۴).

بحث و نتیجه گیری

پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمان هیجان مدار و درمان تلفیقی بر بهزیستی معنوی خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ساری انجام شد. یافته ها نشان می دهد که میانگین پس آزمون و پیگیری معنویت زوجین بین گروه آزمایشی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار و زوج درمانی تلفیقی و گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، با ۹۵ درصد اطمینان می توان گفت که هر سه روش درمانی موجب افزایش معنویت زوجین شرکت کننده شده که این نتایج در پیگیری نیز حفظ شده است.

همان طور که در بخش یافته ها مشاهده شد، اثربخشی درمان تلفیقی بیشتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد؛ و درمان هیجان مدار کمتر از دو روش فوق بوده است. این نتایج با مطالعات پورمرادی و همکاران (۱۷) و امامیان (۱۸) همخوانی دارد. جوانمرد و همکاران در پژوهشی نشان داده اند که بین دین داری و کارکرد کلی خانواده رابطه مثبت معناداری وجود دارد؛ و عمل به باورهای دینی می تواند کار کرد خانوادگی را پیش بینی نماید. آنان در تبیین روان شناختی این یافته بیان می کنند که عمل به باورهای دینی (عمل به واجبات، دوری از محرمات، عمل به مستحبات، دوری از مکروهات و انجام فعالیت های مذهبی در درجه اول به بهبود رابطه های خانوادگی و تقویت و تحکیم آن بین زوج ها کمک می کند(19)

باقری و همکاران نشان داده اند که وقتی معنویت زنان دارای همسر معتاد تحت روان درمانی معنوی- مذهبی افزایش می یابد استرس، اضطراب و افسردگی آنان کاهش پیدا می کند،که این مهم در افزایش عملکرد خانواده و تعامل مطلوب همسران بسیار مؤثر است (۱۵).

درمان پذیرش و تعهد روشی برای ارتباط بهتر با زندگی است که می تواند دردهای جسمانی را تسکین دهد و زندگی را غنا ببخشد و معنادار کند. این درمان با ایجاد پذیرش و تجربه تمامی لحظات زندگی و ارائه بینش مستقیمی که درباره نقش ذهن در ایجاد اضطرابهای مبهم انجام میدهد موجب افزایش معناداری در زندگی می شود (۱۲). فردریکسون1 و همکاران در پژوهشی نشان داده اند که آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر زندگی مبتنی بر ارزشها و معنویت شخصی تمرکز دارد و موجب بهبود معنای زندگی می شود (۲). هایز2در پژوهش خود نشان داده که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر زندگی مبتنی بر ارزش ها و معنویت شخصی تمرکز دارد و موجب بهبود معنای زندگی می شود (۲۱). از آنجایی که معنویت شامل مؤلفه های معناداشتن در زندگی، پیوند با دیگران، آرامش درونی و تعالی است نقش معنویت در نظام هیجان های اخلاقی نقشی دوگانه است.

از یک سو موجد هیجان است و از دیگر سو، به دلیل ایجاد نظام معنایی، تنظیم کننده هیجان است (۱۳). به همین دلیل تنظیم هیجانات زوجین می تواند در سازگاری، صمیمیت، شادکامی و افزایش رضایت زناشویی مؤثر باشد. این یافته با پژوهش زنگنه مطلق و همکاران که نشان داده اند زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانی هیجان مدار به طور معنی داری بر نارسایی هیجانی و صمیمیت اثربخش است، همسو است (۲۳). علاوه بر این، این پژوهش با یافته های پژوهش تاجور رستمی و همکاران که نشان داده اند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به کاهش افسردگی و افزایش بهزیستی معنوی دختران نابینای شهر کرد منجر شده (۹) نیز همسو است. بنا بر شواهد یاد شده می توان گفت که روش های درمانی به کار رفته در این پژوهش می تواند در افزایش میزان معنویت افراد مؤثر باشد. هوگل معنویت را بالاترین سطح رشد در زمینه هایی چون شناخت اخلاق و هیجان در بین افراد می داند و آن را نگرشی شامل تجربیات اوج و از حوزه های رشدی در نظر می گیرد (۲۴).

با توجه به اینکه هر سه روش درمانی در افزایش میزان بهزیستی معنوی شرکت کنندگان مؤثر بوده است، می توان نتیجه گرفت که توجه به بعد معنوی و آموزش معنویت حقیقی که در واقع علم چگونه زیستن و جهت دادن به زندگی است به انسان ها می آموزد که چگونه سلامت روانی خود را حفظ کنند و با داشتن زندگی اجتماعی مفید و سازنده و ارتباط مؤثر با خود، دیگران، طبیعت و خدا در جهت زندگی بامعنا حرکت کنند و خود را به ارزش های زندگی متعهد بدانند؛ و اینکه علت اصلی فاصله گرفتن افراد از معنویت نشناختن واقعی معنویت است.

محدودیت های پژوهش

آزمودنی های این پژوهش از زوجین متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره انتخاب شده اند؛ از این رو، تعمیم آن به دیگران باید با احتیاط صورت گیرد. اتفاقات همزمان با آموزش که ممکن است در خانه و جامعه روی داده باشد و بر بهزیستی معنوی زوجین مؤثر بوده باشد، از جمله عواملی بود که از کنترل محقق خارج بود. با توجه به مصاحبه اولیه که با زوجین صورت گرفت، مشکلات اقتصادی از عوامل عمده و مشترک اختلاف زوجین بود که این نیز از کنترل پژوهشگر خارج بود.

پیشنهادهای پژوهش

در کشور ما که باورهای معنوی و مذهبی در آن ریشه دوانیده است، می توان با استفاده از این سه روش به رشد بهزیستی معنوی کمک کرد و از مزایای آن در جهت افزایش بهزیستی روان شناختی و سلامت خانواده بهره برد و از مشاجرات و درگیری های همسران و استرس های ناشی از آن که می تواند عاملی مهم در شیوع بسیاری از بیماری های روانی و جسمانی در جامعه باشد پیشگیری کرد و موجبات بهزیستی افراد را فراهم نمود و بدین وسیله گامی در جهت توسعه سلامت عمومی برداشت. از آنجایی که بالا رفتن بهزیستی معنوی همسران آنان را در برابر مشکلات زندگی مقاوم تر می نماید و می تواند در پیشگیری از طلاق و فروپاشی خانواده بسیار مؤثر باشد، پیشنهاد می شود برنامه ریزان کشور و سازمانهای اجتماعی و نهادهای آموزشی به این روش متوجه کنند. همچنین، با توجه به اینکه جامعه ما دارای زمینه بسیار محکم اعتقادی، مذهبی و فرهنگی است به پژوهشگران پیشنهاد می شود به معنویت و نقش آن در تغییر رفتار افراد بیشتر توجه کنند و پژوهش های بیشتر در این زمینه کارسازی شود.

قدردانی

از همه بزرگوارانی که در انجام این پژوهش یاریگر پژوهشگر بوده اند تشکر و قدردانی می شود.

ملاحظات اخلاقی

این مقاله برگرفته از رساله دوره دکتری مؤلف اول در دانشگاه آزاد اسلامی با نام «مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان هیجان مدار (EFT) بر باورهای معنوی و عملکرد خانواده های مراجعه کننده به مراکز مشاوره ساری که طبق الگوی (اخلاق مک مستر) است.کد اخلاق: IR.IAU.TMU.REC.1396.214

حامی مالی

بنا بر اظهار مؤلفان مقاله، پژوهش حاضر حامی مالی ندارد.

تضاد منافع

مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی درباره این پژوهش گزارش نکرده اند.

مشارکت مؤلفان

این مقاله برگرفته از رساله دوره دکتری مؤلف اول است. خانم دکتر فریده دوکانه ای فرد مؤلف مسئول و استاد راهنما و خانم دکتر معصومه بهبودی مشاور این پژوهش بودند.

References

  1. . Miller IW, Ryan CE, Keitner GI, Bishop DS, Epstein NB. The McMaster approach to families: Theory, assessment, treatment and research. Journal of Family Therapy. 2000;22(2):168-89.
  2. Fredrickson BL. The value of positive emotions: The emerging science of positive psychology is coming to understand why it’s good to feel good. American scientist, 2003;91(4):330-5.
  3. Muse-Burke JL. Development and validation of the Inclusive Spirituality Index: Lehigh University; 2004.
  4. Piedmont RL. Does spirituality represent the sixth factor of personality? Spiritual transcendence and the five-factor model. Journal of personality. 1999:67 (6):985-1013,
  5. Captari D. Investigating the Correlation between Burnout and Spirituality among Resident Assitants at Liberty University. Senior Honors Papers. 2010:119.[4:52 PM, 1/24/2021] Mahasta:
  6. Mahoney A, Pargament KI, Murray-Swank A, Murray-Swank N. Religion and the sanctification of family relationships. Review of religious research. 2003:220-36.
  7. Rhoades CJ. Objective and Perceived Spiritual and Religious Compatibility as Predictors of Marital Functioning: Loyola University Maryland; 2011.
  8. Samadi H, Dostkam M. Investigating the effectiveness of Acceptance and Commitment Therapy (ACT) on marital compatibility in infertile women. Thoughts and Behavior in Clinical Psychology. 2017;12(43):67-769. (Full Text in Persian)
  9. Tajvar Rostami S, Rahimi F, Kazemi M. Effectiveness of Acceptance and Commitment Treatment in Depression and Spiritual Well-being of Blind Girls in Shahrekord. Journal of Modern Psychological Researches. 2017:11(44):75-88. (Full Text in Persian)
  10. Berrett ME, Hardman RK, O’Grady KA, Richards PS. The role of spirituality in the treatment of trauma and eating disorders: Recommendations for clinical practice. Eating Disorders. 2007;15(4):373-89.
  11. Abedi MR, Izadi R. Darman Mobtani bar Paziresh va Taahod. Tehran: Jangal; 2013. (Full Text in Persian)
  12. Harris R. ACT made simple: An easy-to-read primer on acceptance and commitment therapy: New Harbinger Publications; 2019.
  13. Johnson SM. The practice of emotionally focused couple therapy: Creating connection: Routledge; 2012.
  14. McKinnon JM, Greenberg LS. Revealing underlying vulnerable emotion in couple therapy: Impact on session and final outcome. Journal of Family Therapy. 2013;35(3):303-19.
  15. Goldman RN, Greenberg LS. Integrating love and power in emotion-focused couple therapy. European psychotherapy. 2007;7(1):117-35.
  16. Jokar b, Kamali f. Relation between Spirituality and the Feeling of Shame and Sin. Scientific Journal Management System. 2015;5(14):3-20. (Full Text in Persian)
  17. Sadegh Poor Moradi Z, Nasirian M, Chboki Nejad Z. Asarbakhshi-ye Darman-e Mobtani bar Paziresh va Taahod ACT bar Mizan-e Manaviat-e Hamsaran-e Mardan-e Mobtala be MS Shahrestan-e Yaz. Avalin Conferance Beinolmellali Pajuheshhaye Novin dar Howzeh Oloom Tarbiati va Ravanshenasi va Motaleat EjTemaee Iran; Qom.2016. (Full Text in Persian)
  18. Emamian A, Latifi Z. Asarbakhshi-ye Darman-e Mobtani bar Taahod va Paziresh ba Darman-e Mobtani bar Manviat bar Mizan-e Behzisti-ye Ravanshenakhtiye Zanan-e Mobtala be Ekhtelale Vasvase Ejbari. Avalin Conferance Beinolmellali Ravanshenasi va Oloom Tarbiati, Shiraz.2015. (Full Text in Persian)
  19. Javanmard Q, Gharehghozlo RM, Porakbaran E, [4:52 PM, 1/24/2021] Mahasta: Mohammadi H, Mousavi MR. The Prediction of Coherence and Family Functioning in Couples based on Practical Commitment to Religious Beliefs. Journal of Reaserch on Religion & Health. 2016;2(1):34-41. (Full Text in Persian)
  20. Baer RA, Smith GT, Lykins E, Button D, Krietemeyer J, Sauer S, et al. Construct validity of the five facet mindfulness questionnaire in meditating and nonmeditating samples. Assessment. 2008;15(3):32942.
  21. Hayes S. Acceptance and Commitment Therapy and the New Behavior Therapies: Mindfulness. Acceptance, and Relationship. 2004.
  22. Zanganeh Motlag F. Bani- Jamali S-S, Ahadi H, Hatami HR. The effectiveness of couples therapy based on acceptance and commitment and emotionally focused couples therapy on improvement of intimacy and reduction of Alexithymia among Couples. Thoughts and Behavior in Clinical Psychology. 2017;12(44):47-56.
  23. Johnson SM, Whiffen VE. Attachment processes in couple and family therapy: Guilford Press; 2003. (Full Text in Persian)
  24. Group WS. A cross-cultural study of spirituality, religion, and personal beliefs as components of quality of life. Social science & medicine. 2006;62(6):148697.

مقالات پیشین

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب را به دوستان خود به اشتراک بگذارید

خواننده گرامی

آیا می دانستید بسیاری از مشکلات شخصی و گروهی با کمک گرفتن از مشاوران منخصص به راحتی قابل حل می باشد.

دیر اقدام نکنید

به راحتی با کارشناسان ما در تماس باشید تا شما را برای انتخاب مشاور راهنمایی نمایند.
اینجا کلیک نمایید
لیست محتوا