انسان و روش زندگی
پس مقررات طبیعت نیز بر او جاری است. اما به نظر می رسد که بارزترین قانون طبیعت که در مورد تمامی موجودات جاندار صادق است «قانون بقا» است. قانون بقا یعنی اینکه هر موجودی از همان بدو تولد چه به عنوان یک نطفه در رحم مادر و چه به عنوان نطفه ای در یک تخم و یا هر صورت دیگری تا مرحله آمدن به این جهان هستی و از آنجا تا انتهای زندگی خویش میکوشد که زنده بماند.
برای مشاوره توسط روانشناس و مشاور خانواده با ما تماس بگیرید
- 02122308339
- 02122305827
تلاش برای زنده ماندن بزرگترین چالش موجودات است. انسان نیز به حکم بودن در این طبیعت بی کران از این قانون مستثنی نیست.
او نیز در تمام دوران زندگی خویش میکوشد که زنده بماند. قانون بقا دو صورت دارد یک زنده ماندن در خود و دیگری زنده ماندن در دیگری. صورت اول همان تلاشی است که فرد در زمان حیات خویش بکار میگیرد تا زنده بماند، صورت دوم علاقه به بقا و تداوم نسل و نیز ماندگاری اسم و یاد شخص میباشد مانند وقف و یا آثار جاویدان و همینطور باقیات صالحات.
گویی این نیاز بجز صورت جسمانی صورت روانی نیز دارد. چنانکه فرد میکوشد بعد از مردن و نیست شدن نیز هر چه بهتر و بیشتر زنده بماند.
به هر ترتیب انسان در گذر دوران ها دریافت که اگر با دیگران و در کنار آنها زندگی کند ضریب زنده ماندنش افزایش خواهد یافت و از آنجا امنیت روانی کسب خواهد کرد.
در کنار دیگران بودن و با دیگران بودن باعث یافتن غذای بیشتر، سرپناه بهتر و محکم تر و امنیت با ثبات تر میگردد. اما صرف «بودن» در یک اجتماع برابر با زنده ماندن بیشتر نیست. شرط افزایش ضریب اطمینان از زنده ماندن در اجتماع «دیده شدن» است. دیده شدن که اریک برن از آن با عنوان «گرسنگی نوازش» یاد میکند مهمترین چالش انسانی اجتماعی است. شرط لازم برای زنده ماندن در اجتماع بودن است و شرط کافی در اجتماع دیده شدن.
اما با توجه به تفاوتهای فردی، هر انسانی روش خاصی را برای دیده شدن و به تبع آن ماندن در اجتماع و سر آخر زنده ماندن بر میگزیند. این روش چنان اختیار میشود که بیشترین میزان دیده شدن را به ارمغان بیاورد. این روش چیزی جز نحوه زندگانی شخصی که یک رابطه دو طرفه با چگونگی شخصیت او دارد، نیست. نحوه زندگی یا روش زندگی برگرفته از شخصیت فرد بوده و در عین حال بر شخصیت او نیز تأثیر دارد.
بطوریکه وجوه مختلف رفتار مانند : اندیشه، گفتار، کردار، برداشت ها، احساسات را مشخص میکند که بر اساس آن فرد به تعامل با محیط میپردازد.
به تبع پذیرش این نکته باید قبول کنیم که رفتارهای بیمارگون و ناهنجار و حتی خلاف عرف و آداب اجتماعی، وجه مقبولی پیدا میکند و این چالشی بس عظیم است.
انسان زاده شرایط
انسان موجودی رقت انگیز و ترحم برانگیز است. نمیدانم این جمله از کیست ولی به خوبی با نتیجه این بحث همخوانی دارد. «انسان زاده شرایط است». روش زندگی هر فرد چیزی است که دیگران به او آموخته اند و روش زندگی دیگران چیزی است که او به آنها آموخته است.
با توجه به فرضیه حفظ بقا برخی از نظریه های روانشناسی را نیز میتوان تبیین کرد. برای مثال نظریه کهن الگوهای روانی یونگ، روش زندگی ویژه ای است که فرد برای زنده ماندن بر میگزیند. و نیز مفهوم سایه از منظر این فرضیه این طور تبیین میشود که به سایه راندن برخی کهن الگوها چیزی جز یک آگاهی ناخودآگاه از توانایی آن کهن الگو در زنده ماندن نیست. برای مثال آتنا در مییابد که آفرودیت میتواند مردان بیشتری را اغوا کرده و به امنیت جانی و مالی بیشتری دست یابد پس او را نپذیرفته و به سایه میراند.
بیشتر بخوانید: تقویت عزت نفس کودکان، بهترین روانشناس نوجوان در تهران، بهترین مشاور برای نوجوانان
یوسف فتحی کارشناس ارشد روانشناسی عمومی