ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮاﺳﺎس وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ زوﺟﻴﻦ

دکتر معصومه بهبودی
دکتر معصومه بهبودی
مرکز مشاوره مهستا با 27سال سابقه کاری دارای سایت drbehboodi.ir با مجوز رسمی سازمان بهزیستی به شماره 717/2696/556 و مجوز از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره به شماره 339-م و همچنین پروانه فعالیت به شماره 1305 با مدیریت دکتر معصومه بهبودی و همکاری روانشناسان با سابقه در تمامی تخصص ها است.این مرکز مجهز به تمامی آزمون های روانشناختی (هوش، استعداد، رغبت، خانواده،شخصیت و...) و نورو فیدبک برای کودکان، نوجوانان، بزرگسالان و میانسالان می باشد و آماده همکاری در تمامی زمینه های خدمات روانشناختی با تمام شرکت ها وسازمانها و بانک ها است. رزومه دکتر معصومه بهبودی دکتر معصومه بهبودی مدیریت مرکز دارای پروانه اشتغال از سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران به شماره 1305 ، مجوز مرکز مشاوره از بهزیستی استان تهران و مجوز مثبت زندگی از بهزیستی استان تهران، متخصص مشاوره خانواده، استادیار و مدیرگروه مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن (سال های 92 الی 94)، دارای تجربه و تخصص در روان‌درمانی کودک نوجوان و بزرگسال ،متخصص خانواده درمانی.

ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮاﺳﺎس وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ زوﺟﻴﻦ

‫‫دﻛﺘﺮ ﻣﻌﺼﻮﻣﻪ ﺑﻬﺒﻮدي، دﻛﺘﺮ ﻛﻴﺎﻧﻮش ﻫﺎﺷﻤﻴﺎن، دﻛﺘﺮ ﺣﺴﻦ ﭘﺎﺷﺎ ﺷﺮﻳﻔﻲ و دﻛﺘﺮ ﺷﻜﻮه ﻧﻮاﺑﻲ ﻧﮋاد

‫ﻫﺪف پژوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ، ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده، ﺑﺮاﺳﺎس وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ زوﺟﻴﻦ ﺑﻮد. ﺟﺎﻣﻌﻪ ي آﻣﺎري این ﭘﮋوﻫﺶ ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻌﻠﻤﺎن و ﻛﺎرﻣﻨﺪان ﻣﺘﺎﻫﻞ زن شاغل در ﻣﺪارس راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ و دﺑﻴﺮﺳﺘﺎنﻫﺎي دوﻟﺘﻲ و ﻏﻴﺮاﻧﺘﻔﺎﻋﻲ ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان و ﻫﻤﺴﺮان آﻧـﺎن در ﺳـﺎل ﺗﺤﺼـﻴﻠﻲ 88-7831 ﺑـﻮد. از اﻳـﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ 283 ﻧﻔﺮ ﺑﺎ روش ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﻴﺮي ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﭼﻨﺪﻣﺮﺣﻠﻪاي اﻧﺘﺨﺎب و ﺑﻪ وﺳﻴﻠﻪي ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪﻫﺎي ﭘﻨﺞ ﻋﺎﻣـﻞ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده، ﻣﻮرد آزﻣﻮن ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻠﻴﻞ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﺧﻄﻲ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﺴﻴﺮ ﻧﺸـﺎن داد ﻛﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ و ﺗﻮاﻓﻖ زﻧﺎن، ﻣﺮدان و زوﺟﻴﻦ ﺑﺎ ﺳﻄﺢ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده راﺑﻄﻪ ي ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﻲ دار و ﺑﺎ روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ، راﺑﻄﻪ ي ﻣﻨﻔﻲ و ﻣﻌﻨﻲدار دارد. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﺴﻴﺮ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﻣﻲﺗـﻮان ﺑﺮاﺳﺎس ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ، ﺗﻮاﻓﻖ و روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ، ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده را ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﺮد.

واژه ﻫﺎي ﻛﻠﻴﺪي: ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده، وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ، ﻫﻤﺴﺮان

مقدمه

ﺧﺎﻧﻮاده، ﻳﻜﻲ از ﻣﻬﻤﺘﺮﻳﻦ ﻧﻬﺎدﻫﺎي ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﺷﻜﻞدﻫﻨﺪهي ﺷﺨﺼﻴﺖ آدﻣـﻲ اﺳـﺖ. ﻣﻄﻠﻮﺑﻴـﺖ، رﺿـﺎﻳﺖ و ﺧﺸﻨﻮدي، ﻛﻴﻔﻴﺖ و ﻛﺎرﻛﺮد ﺑﻬﻴﻨﻪ ي ﺧﺎﻧﻮاده، ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺴﻴﺎر ﺗﺎﺛﻴﺮﮔﺬاري در ﺷـﻜﻮﻓﺎﻳﻲ، رﺷـﺪ و ﭘﻴﺸـﺮﻓﺖ اﻋﻀﺎي ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ. ﺑﻨﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ ﺗـﺎﺛﻴﺮ ﻣﺘﻘﺎﺑـﻞ اﻳـﻦ ﻋﻮاﻣـﻞ در ﻣﻮﻓﻘﻴـﺖ و ﭘﺎﻳـﺪاري ازدواج ﻧﻘـﺶ ﺑـﻪ ﺳﺰاﻳﻲ دارد ﻟﻮﻛﻪ و وﻳﻠﻴﺎﻣﺴﻮن، (1985). اﮔﺮﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮاده ﻛﺎرﻛﺮدﻫـﺎي ﻣﺨﺘﻠﻔـﻲ دارد اﻣـﺎ ﻛـﺎرﻛﺮد اﺻـﻠﻲ آن ﺑﺮآوردن ﻧﻴﺎزﻫﺎي ﻓﺮدي اﻋﻀﺎي ﺧﺎﻧﻮاده اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻳﻜﻲ از ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨـﺪهﻫـﺎي ﻋﻤﻠﻜـﺮد ﺳـﺎﻟﻢ ﻧﻬـﺎد ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣﻲ رود ﮔﺮﻳﻒ،(2000).

‫وﻗﺘﻲ اﻟﮕﻮﻫﺎي ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮاي رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﻫﺪفﻫـﺎ ﺳـﻮدﻣﻨﺪ ﺑﺎﺷـﺪ، ﺧـﺎﻧﻮاده از ﻧﻈـﺮ ﻛـﺎرﻛﺮدي، ﻛﺎرآﻣـﺪ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﻮد اﻣﺎ وﻗﺘﻲ اﻳﻦ اﻟﮕﻮﻫﺎ ﺳﻮدﻣﻨﺪ ﻧﺒﺎﺷﺪ و ﺗﻌﺎﻣﻞﻫﺎ ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ اﺳﺘﺮس و رﻓﺘﺎرﻫﺎي ﺑﻴﻤﺎرﮔﻮﻧﻪ ﺻﻮرت ﮔﻴﺮد، ﺧﺎﻧﻮاده ﭼﻬﺮه اي ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪ ﻣﻲﻳﺎﺑﺪ ﻛﻴﺖﻧﺮ، ﻣﻴﻠﺮ و راﻳﺎن، (1996). ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻧﺸـﺎن داد ﻛـﻪ ﻛﺎرﻛﺮد ﻣﻄﻠﻮب ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺎ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﻓﺮديِ زوجﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ارﺗﺒﺎط ﻣﻮﺛﺮ، ﺷﺒﺎﻫﺖ ﺑﺎزﺧﻮردﻫـﺎ، ﺷﺨﺼـﻴﺖ و ﺧﻠﻖ و ﺧﻮي ﻫﻤﺴﺮ و ﺣﺮﻣﺖ ﺧﻮد ﺑـﺎﻻ ﻫﻤﺒﺴـﺘﻪ اﺳـﺖ وﻳﺠﻴﻨﻴﻤـﺎ، ﻛﻮﻣـﺎري و ﭘﺎﻧـﺪا، (2004)؛ ﻫـﺎﻧﻠﺮ و ﮔﻨﭽﻮز، (2005)؛ ماهونی، (2005) ؛ اورﺗﻴﻨﻜﺎل و وﻧﺴﻴﺘﻮﮔﻦ،(2006). ﺷﺎﻛﻠﻔﻮرد، ﺑﻴﺴﺮ، و ﮔﻮﻳﺘﺰ ، (2007) ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ اﻓﺮادي ﻛﻪ ﻫﻤﺴـﺮاﻧﻲ ﺑـﺎ ﺳـﺎزﮔﺎري و ﻣﺴـئوﻟﻴﺖﭘـﺬﻳﺮي ﭘﺎﻳﻴﻦ دارﻧﺪ، ﻛﻤﺘﺮ از زﻧﺪﮔﻲ و وﺿﻌﻴﺖ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﺧـﻮد رﺿـﺎﻳﺖ دارﻧـﺪ. ﺟﻨـﻮس و اﺳـﺘﻔﺎن(1999) در ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺗﺤﻘﻴﻘﻲ ﺧﻮد ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ، ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲﻛﻨﻨـﺪه ﻣﻬﻤـﻲ در ﻛـﺎرﻛﺮد ﺧـﺎﻧﻮاده اﺳﺖ. ﺑﺎرﻟﺪز،(2006) ﻧﻴﺰ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﻫﻤﺴﺮان درﮔﻴﺮ وآﺷﻔﺘﻪ، روانرﻧﺠﻮرﺗﺮ و درونﮔﺮاﺗﺮﻧـﺪ و ﺑـﺮون ﮔﺮاﻳﻲ، ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪﮔﻲ دارد. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻓﻴﺸﺮ و ﻣـﻚ نالتی،(2008) در ﻳـﻚ ﻣﻄﺎﻟﻌـﻪ ي ﻃﻮﻟﻲ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ ﻛﻪ روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ ﻫﺮ ﻳﻚ از زوﺟﻴﻦ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺮ ازدواج داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷـﺪ و ﻣﺮدان روانرﻧﺠﻮرﺧﻮ در ﺷﻴﻮه ي ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺑﺴﻴﺎر ﺿﻌﻴﻒ ﻋﻤﻞ ﻣﻲﻛﻨﻨـﺪ؛ ﻳﻌﻨـﻲ در ﻣﺸـﺎﺟﺮات ﺧـﻮد ﺑـﺎ ﻫﻤﺴﺮ ﺑﻴﺸﺘﺮ از روش ﺗﺤﻘﻴﺮ ﻫﻤﺴﺮ ﻳـﺎ ﻣﻬﺎرﺗﻬـﺎي ﻏﻴﺮﻣـﻮﺛﺮ اﺳـﺘﻔﺎده ﻣـﻲﻛﻨﻨـﺪ ﺑﻮﻳـﻞ و وﻳـﻮﻳﻦ،(1996)؛ ﻫــﺎﻟﺘﺰورت ﻣــﻮﻧﺮو و ﻫﻤﻜــﺎران، (1998). داﻧــﺪﻧﻮا و ﺟﺎﻧﺴــﻮن،(1994) ﺻــﻤﻴﻤﻴﺖ را ﻳﻜــﻲ از ﻋﻮاﻣــﻞ ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ ﻋﻨﻮان ﻛﺮده اﻧﺪ. ﻛﺎﺳﺘﺎ و ﻣﻚ ﻛﺮا، (1980) ﻋﻨﻮان ﻛﺮدﻧـﺪ ﻛـﻪ ﺑـﺮونﮔﺮاﻳـﻲ، ﺑـﻪ ﻋﻮاﻃـﻒ ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻨﺠﺮ ﺷﺪه و در رﺿﺎﻳﺖ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻣﻮﺛﺮ اﺳﺖ وﻟﻲ ﺑﻄﻮر ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﻨﻨـﺪه ي رﺿـﺎﻳﺖ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ي دﻳﮕﺮي ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ ﻳﻚ ﻫﻤﺴﺮ ﺑﺎ رﺿﺎﻳﺖﻣﻨـﺪي زﻧﺎﺷـﻮﻳﻲ ﻫﻤﺴﺮش ﻫﻤﺮاه اﺳﺖ ﻧﻘﻞ از ﺷﻴﻮﺗﺎ و ﻟﻮﻧﺴﻮن،(2007).ﭘﮋوﻫﺶ ﻫﺎ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑـﺮونﮔﺮاﻳـﻲ و ﺳـﺎزﮔﺎري، ﺗـﺎﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺘـﻲ ﺑـﺮ ﻛـﺎرﻛﺮد ﺧـﺎﻧﻮاده، ﺑـﻪ وﻳـﮋه ﻛﺎرﻛﺮد ﻣﺮدان دارد در ﻋﻴﻦ ﺣـﺎل، ﻛﻠـﻲ و ﻛـﻮﻧﻠﻲ، (1987) ﻧﺸـﺎن دادﻧـﺪ ﻛـﻪ ﺑـﺮونﮔﺮاﻳـﻲ ﺷـﻮﻫﺮان، ‫زﻧﺪﮔﻲ زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ را ﻧﺎﭘﺎﻳﺪار ﻣﻲﻛﻨﺪ. ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪﻫﺎي ﻣﺮدان روانرﻧﺠﻮر ﻧﺸﺎن داد ﻛـﻪ اﻳـﻦ ﻣـﺮدان ﺳـﻄﺢ ﺑﺎﻻﻳﻲ از ﺧﺸﻢ و ﺧﺸﻮﻧﺖ دارﻧﺪ و در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺮدان ﻏﻴﺮﺧﺸﻦ، ﺣﺘﻲ ﭘﺲ از راﺑﻄﻪﻫﺎي ﻏﻴﺮﭘﺎﻳﺪار، ﺧﺸـﻮﻧﺖ ﺑﻴﺸﺘﺮي از ﺧﻮد ﺑﺮوز ﻣﻲدﻫﻨﺪ و ﻛﻨﺘﺮل ﺿﻌﻴﻔﻲ ﺑﺮ ﺧﺸﻢ ﺧﻮد دارﻧـﺪ ﺑﻮﻳـﻞ، وﻳـﻮﻳﻦ،( 1996). ﺑـﺎ اﻳـﻦ وﺟـﻮد ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎﻳﻲ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﺑﻴﻦ ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ ﺑﺎ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده، ﭘﺎﻳﺪاري و رﺿـﺎﻳﺖ زﻧﺎﺷـﻮﻳﻲ ﻧﻴﺎﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﮔﺎﺗﻴﺲ، ﺑﺮن و ﻫﻤﻜﺎران( 2004). ﻛﺎرﻛﺮد ﻣﻄﻠﻮب ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻤﻲ ﺑﺮ ﻧﻴﺎزﻫﺎ، اﻫﺪاف، رﺿﺎﻳﺖﻣﻨﺪي از زﻧـﺪﮔﻲ و رواﺑﻂ ﻋﺎﻃﻔﻲ ﺧﺎﻧﻮاده، داﺷﺘﻪ ﻣﻴﻠﺮ، راﻳﺎن، ﻛﻴﺘﻨﺮ و ﻫﻤﻜﺎران،( 2000) و ﺑﺮ ﻋﻮاﻣﻠﻲ ﭼﻮن ﺳﺎﺧﺘﺎر، ﻧﻘﺶ، ارﺗﺒﺎط ادراك و ﭘﻮﻳﺎﻳﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻫﻤﺴﺮان ﺑﺮ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده، ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ دارد واﻟﺶ، (2003). ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎي ﺗﺤﻘﻴﻖ ﺟﻮﻧﮓ و ﻣﺎرﻛﺲ،( 2008 ) ﻧﻴﺰ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ اﺧﺘﻼف زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ، ﻳﻚ ﻋﺎﻣﻞ ﭘ‪ﺮﺧﻄﺮ ﺑﺮاي ﺳﻼﻣﺖ ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ و رواﻧﻲ در ﺑﻴﻦ ﻫﻤﺴﺮان اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻧﺎﻛﺎرآﻣﺪي ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻲﺷﻮد.

روش

ﺟﺎﻣﻌﻪ ي آﻣﺎري، ﻧﻤﻮﻧﻪ و روش ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮي

ﺟﺎﻣﻌﻪ ي ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻌﻠﻤﺎن و ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻣﺘﺎﻫﻞ زن ﺷﺎﻏﻞ در ﻣـﺪارس راﻫﻨﻤـﺎﻳﻲ و دﺑﻴﺮﺳﺘﺎنﻫﺎي دوﻟﺘﻲ و ﻏﻴﺮاﻧﺘﻔﺎﻋﻲ ﺷﻬﺮ ﺗﻬﺮان و ﻫﻤﺴﺮان آﻧﺎن در ﺳﺎل ﺗﺤﺼﻴﻠﻲ 88-1387 اﺳﺖ. ﺑـﺮاي ﻧﻤﻮﻧﻪ ﮔﻴﺮي از اﻳﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ، اﺑﺘﺪا ﻓﻬﺮﺳﺘﻲ از ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻧﻮزدهﮔﺎﻧﻪ آﻣﻮزش و ﭘﺮورش ﺷﻬﺮ ﺗﻬـﺮان ﺗﻬﻴـﻪ و اﻳـﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺑﻪ ﭘﻨﺞ ﺑﺨﺶ ﺷﻤﺎﻟﻲ، ﺟﻨﻮﺑﻲ، ﻣﺮﻛﺰي، ﺷﺮﻗﻲ و ﻏﺮﺑﻲ ﺗﻘﺴﻴﻢ وﺳﭙﺲ ﺑﻄﻮر ﺗﺼﺎدﻓﻲ از ﻫـﺮ ﺑﺨـﺶ، دو ﻣﻨﻄﻘﻪ و از ﻫﺮ ﻣﻨﻄﻘﻪ 4 ﻣﺪرﺳﻪ ي راﻫﻨﻤﺎﻳﻲ و 4 دﺑﻴﺮﺳﺘﺎن اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ (36 ﻣﺪرﺳﻪ ي راﻫﻨﻤـﺎﻳﻲ و 36 دﺑﻴﺮﺳﺘﺎن). ﭘﺲ از ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﺪارس، از ﻫﺮ ﻣﺪرﺳﻪ 6 ﻣﻌﻠﻢ و ﻛﺎرﻣﻨﺪ ﺷﺎﻏﻞ ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓﻲ اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪ ﻛـﻪ در ﻣﺠﻤﻮع 432 زوج (864) ﻧﻔﺮ را ﺷﺎﻣﻞ ﻣﻲﺷﻮد.

‫اﺑﺰار‬‬‬

اﺑﺰار ﺳﻨﺠﺶ ﺧـﺎﻧﻮاده(FAD)اﺑـﺰار ﺳـﻨﺠﺶ ﺧـﺎﻧﻮاده، ﻳـﻚ اﺑـﺰار ﺧﻮدﺳـﻨﺠﻲ 60 ﺳـﻮاﻟﻲ اﺳـﺖ ﺑـﺮاي اﻓﺰاﻳﺶ اﻋﺘﺒـﺎر، 7 ﻣـﺎده ﺑـﻪ ﺳـﻪ ﻣﻘﻴـﺎس از ﻧﺴـﺨﻪ ي 53 ﻣـﺎدهاي اوﻟﻴـﻪ ي آن اﺿـﺎﻓﻪ ﺷـﺪه اﺳـﺖ( ﻛـﻪ ﺑـﺮاي اﻧﺪازهﮔﻴﺮي اﺑﻌﺎد ﻣﺪل ﻣﻚ ﻣﺴﺘﺮ از ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده؛ ﻳﻌﻨﻲ ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ، ارﺗﺒﺎط، ﻧﻘﺶﻫﺎ، ﭘﺎﺳﺦﻫـﺎي ﻋـﺎﻃﻔﻲ، آﻣﻴﺨﺘﮕﻲ ﻋﺎﻃﻔﻲ و ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ و ﻳﻚ ارزﻳﺎﺑﻲ از ﻛـﺎرﻛﺮد ﻛﻠـﻲ ﻧﻴـﺰ ﺑـﻪ دﺳـﺖ ﻣـﻲدﻫـﺪ ﺛﻨﺎﻳﻲ،( 1379). ‪ FADﺑﺮاي ﺳﺮﻧﺪ ﺑﺎﻟﻴﻨﻲ و ﺑﺮرﺳﻲﻫﺎي ﭘﮋوﻫﺸﻲ اﺑﺰار ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ اﺳﺖ. ﺗﻤﺎم ﻫﻔﺖ ﻣﻘﻴﺎس آن ﻫﻤﺴﺎﻧﻲ دروﻧﻲ ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﻲ دارد (72/0 ﺗﺎ 92/0). ﻣﻴـﺰان ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﻲ آن ﺑـﺎ دﻳﮕـﺮ اﺑﺰارﻫـﺎي ﺧﻮدﺳـﻨﺠﻲ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده در ﺣﺪ ﻣﺘﻮﺳﻂ اﺳﺖ و ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪي ﻣﻌﻨﺎدار ﺧﺎﻧﻮادهﻫـﺎﻳﻲ را ﻛـﻪ از ﻧﻈـﺮ ﺑـﺎﻟﻴﻨﻲ ﺳﺎﻟﻢ ﻳﺎ ﻧﺎﺳﺎﻟﻢ ﺗﺸﺨﻴﺺ داده ﺷﺪهاﻧﺪ، از ﻫﻢ ﺟﺪا ﻛﻨﺪ.

‫در اﻳﺮان، اوﻟﻴﻦ ﺑـﺎر ﻧﺴـﺨﻪ ي 53 ﻣـﺎدهاي ‪ ،FADﺗﻮﺳـﻂ ﻧﺠﺎرﻳـﺎن،(1374) ﺗﺮﺟﻤـﻪ ﺷـﺪ و وﻳﮋﮔـﻲﻫـﺎي روانﺳﻨﺠﻲ آن ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﻲ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. ﻧﺠﺎرﻳﺎن، ﻫﻤﺴﺎﻧﻲ دروﻧﻲ آزﻣﻮن را ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻓﺮﻣﻮل آﻟﻔﺎي ﻛﺮوﻧﺒﺎخ ﺑﻴﻦ 14/0 ﺗﺎ 70/0 ﺑﺮآورد ﻛﺮد. ﺑﺮاي ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ درﺑﺎره ي اﻋﺘﺒﺎر ﺳﺎزه ﻫﺎي اﻳﻦ اﺑـﺰار در ﺟﺎﻣﻌـﻪ ي ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ، از ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻋﺎﻣﻞ ﺑﻪ روش ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎي اﺻﻠﻲ (PC) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. ﺑﻌﺪ از اﺟـﺮاي ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﻋـﺎﻣﻠﻲ ﻣﺮﺗﺒﻪ ي دوم و ﺑﺎ ﭼﺮﺧﺶ وارﻳﻤﺎﻛﺲ، 7 ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺪﺳﺖ آﻣﺪ ﻛـﻪ اﻳـﻦ 7 ﻋﺎﻣـﻞ 221/47 درﺻـﺪ وارﻳـﺎﻧﺲ ﻛﻞ را ﺗﺒﻴﻴﻦ ﻣﻲﻛﻨﺪ.

‫ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪي ﭘﻨﺞ ﻋﺎﻣﻠﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ ‪ : NEO-FFIاﻳﻦ ﻣﻘﻴﺎس، ﻓﺮم ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪي ﺗﺠﺪﻳـﺪ ﻧﻈـﺮ ﺷﺪه ي ‪ NEO-RI-Rاﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮاي ارزﻳﺎﺑﻲ ﻣﺨﺘﺼﺮ و ﺳﺮﻳﻊ ﭘﻨﺞ ﻋﺎﻣﻞ اﺻﻠﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖ، ﻃﺮاﺣﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ داراي 60 ﻣﺎده اﺳﺖ ﻛﻪ ﭘﻨﺞ ﺑ‪ﻌﺪ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺑﻬﻨﺠﺎر را ﻛﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ، ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ، ﮔﺸﻮدﮔﻲ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ، ﺗﻮاﻓﻖ و وﺟﺪاﻧﻲ ﺑﻮدن را اﻧﺪازهﮔﻴﺮي ﻣﻲﻛﻨﺪ و ﻫﺮ ﺑﻌﺪ ﺷﺎﻣﻞ 21 ﻣﺎده اﺳﺖ. ﺿﺮﻳﺐ آﻟﻔﺎي ﮔﺰارش ﺷﺪه ﺑـﻴﻦ 74/0 ﺗـﺎ 89/0 ﺑـﺎ ﻣﻴـﺎﻧﮕﻴﻦ 81/0 ﻣﺘﻐﻴـﺮ ﺑـﻮده اﺳﺖ ، ﺿﺮﻳﺐ آﻟﻔـﺎي ﻣﺤﺎﺳـﺒﻪ ﺷـﺪه ﺑـﺮاي روانرﻧﺠﻮرﺧـﻮﻳﻲ 85/0، ﺑـﺮونﮔﺮاﻳـﻲ 72/0 ﮔﺸـﻮدﮔﻲ ﺑـﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ 68/0، ﺗﻮاﻓﻖ 69/0 و وﺟـﺪاﻧﻲ ﺑـﻮدن 79/0 ﺑـﻪ دﺳـﺖ آﻣـﺪه اﺳـﺖ، اﻳـﻦ ﺿـﺮاﻳﺐ ﻧﺸـﺎن دﻫﻨـﺪه ي ﻫﻤﺴﺎﻧﻲ دروﻧﻲ ﺑﺎﻻي ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ اﺳﺖ ﻛﺎﺳﺘﺎ و ﻣﻚﮔﺮي، (1992).

 

 

‫ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ‬‬‬

در ﺟﺪول 1 ﺧﻼﺻﻪي ﺷﺎﺧﺺﻫﺎي آﻣﺎري ﻧﻤﺮات آزﻣﻮدﻧﻴﻬﺎ را در ﻫﺮﻳﻚ از ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ اراﻳﻪ ﻛﺮده اﻳﻢ. در ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ داده ﻫﺎي اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﻪ دﻧﺒﺎل آﮔﺎﻫﻲ از راﺑﻄﻪ ي ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ ﻫﺴـﺘﻴﻢ. ﻣﺎﻫﻴـﺖ و ﻗـﻮت ﻣﺎﺑﻴﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎﻳﻲ را ﻣﻲ ﺗﻮان ﺑﺎ ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴـﻞ ﮔـﺮاﻳﺶ و ﻫﻤﺒﺴـﺘﮕﻲ ﺑﺮرﺳـﻲ ﻛـﺮد. ﻫـﺪف ﻏـﺎﻳﻲ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﻨﻴﻦ ﺷﻴﻮه ي ﺗﺠﺰﻳﻪ و ﺗﺤﻠﻴﻞ، ﻣﻌﻤﻮﻻ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻳﺎ ﺑـﺮآورد ﻣﻘـﺪار ﻳـﻚ ﻣﺘﻐﻴـﺮ در ارﺗﺒـﺎط ﺑـﺎ ﻣﻘﺪار ﻣﻌﻴﻨﻲ از ﻣﺘﻐﻴﺮ دﻳﮕﺮ اﺳﺖ.

 

ﺟﺪول1: ﺧﻼﺻﻪ ي ﺷﺎﺧﺺﻫﺎي آﻣﺎري ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﻤﺮهﻫﺎي آزﻣﻮدﻧﻲ ﻫﺎ در ﻫﺮﻳﻚ از ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ

ﺧﻼﺻﻪ ي ﺷﺎﺧﺺﻫﺎي آﻣﺎري ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻧﻤﺮهﻫﺎي آزﻣﻮدﻧﻲ ﻫﺎ در ﻫﺮﻳﻚ از ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ‬‬‬

ﺑﺮاي ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻘـﺶ وﻳﮋﮔـﻲﻫـﺎي ﺷﺨﺼـﻴﺖ در ﭘـﻴﺶﺑﻴﻨـﻲ ﻛـﺎرﻛﺮد ﺧـﺎﻧﻮاده و ﻣﻮﻟﻔـﻪﻫـﺎي آن، ﺗﺤﻠﻴـﻞ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ را ﺑﺮاي اﻳﻦ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﺑﻪ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎي زن در ﺟﺪول 2 اراﻳﻪ ﻛﺮده اﻳﻢ. ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻣﻲ داﻧﻴﻢ ﺑﺘﺎ، اﻃﻼﻋﺎت زﻳﺎدي درﺑﺎره ي ﻣﺸﻜﻞ راﺑﻄﻪ ي ﺑﻴﻦ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ ﻓـﺮاﻫﻢ ﻣـﻲ ﺳـﺎزد. ﺑـﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﻣﻘﺪار ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺘﺎ ﺑﺮ اﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ دﻻﻟﺖ دارد ﻛﻪ ﺑﺎ اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪن ﻳﻚ ﻣﺘﻐﻴﺮ، ﻣﺘﻐﻴﺮ دﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ اﻓـﺰاﻳﺶ ﻣﻲ ﻳﺎﺑﺪ. اﻳﻦ وﺿﻌﻴﺖ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ي ﻳﻚ راﺑﻄﻪ ي ﺧﻄﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ اﺳﺖ در ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻣﻨﻔﻲ ﺑﻮدن ﺑﺘﺎ ﻧﺸـﺎﻧﮕﺮ آن اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪن ﻳﻚ ﻣﺘﻐﻴﺮ، اﻧﺪازه ي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﺘﻐﻴﺮ دﻳﮕﺮ ﻛﺎﻫﺶ ﻣـﻲ ﻳﺎﺑـﺪ؛ ﻳﻌﻨـﻲ راﺑﻄـﻪ ي ﺧﻄﻲ ﻣﻌﻜﻮﺳﻲ ﺑﻴﻦ آن دو ﺑﺮﻗـﺮار اﺳـﺖ. ﻫﻤﺎﻧﮕﻮﻧـﻪ ﻛـﻪ در ﺟـﺪول 2 ﻣﺸـﺎﻫﺪه ﻣـﻲ ﺷـﻮد ﻧﻤـﺮات روان ‫رﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ، راﺑﻄﻪ ي ﻣﻨﻔﻲ ﺑﺎ ﺗﻤﺎم اﺑﻌﺎد ﺳﺎﻟﻢ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ.

ﺟﺪول 2: رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮاي ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در زﻧﺎن ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ 191=n

رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮاي ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در زﻧﺎن ﺑﺮاﺳﺎس‬ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ

ﺟﺪول 3: ﺗﺤﻠﻴﻞ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ در ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻴﻬﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ

ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺟﺪول 3 ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ‪ Fدر ﺗﻤﺎم ﻣﻮارد، ﻣﻌﻨﺎدار اﺳﺖ و ﻣﻲ ﺗﻮان ﮔﻔﺖ ﺣﺪاﻗﻞ ﻳﻜﻲ از اﺑﻌﺎد ﺷﺨﺼﻴﺖ زﻧﺎن ﺑﺎ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده راﺑﻄﻪ اي ﺧﻄﻲ و ﻣﻌﻨﺎدار دارد. ﺑﺮاي ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻘﺶ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ در ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده و ﻣﻮﻟﻔﻪﻫﺎي آن، ﺗﺤﻠﻴﻞ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ را ﺑﺮاي اﻳﻦ ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﺑﻪ ﺗﻔﻜﻴﻚ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﻫﺎي ﻣﺮد در ﺟﺪول 4 اراﻳﻪ ﻛﺮدهاﻳﻢ. در ﺑﺮرﺳﻲ ﻧﻤﺮات ﻣﺮدان در ﻣﻴﺰان ﻫﺎي ﺑﺘﺎ ﻧﻴﺰ در ﺟﺪول 4 ﻣﺸﺎﻫﺪه ﻣﻲ ﺷﻮد ﻛﻪ ﻧﻤﺮه ﻫﺎي روان رﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ، ﺑﺎ ﺗﻤﺎم ﻧﻤﺮات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ اﺑﻌﺎد ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﺎرﻛﺮد ﺳﺎﻟﻢ ﺧﺎﻧﻮاده راﺑﻄﻪ اي ﻣﻌﻜﻮس دارد و ﺑﺎ اﺿﺎﻓﻪ ﺷﺪن ﻧﻤﺮه ي روان رﻧﺠﻮر ﺧﻮﻳﻲ و ﺣﺮﻛﺖ ﻓﺮد ﺑﻪ ﺳﻤﺖ روان رﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ و ﻳﺎ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﻲ ﺑﺎﻻﺗﺮ رﻓﺘﻦ اﺣﺘﻤﺎل ﺑﺮوز رﻓﺘﺎرﻫﺎي روان رﻧﺠﻮراﻧﻪ، ﻛﺎرﻛﺮد ﻓﺮد در ﺗﻤﺎم اﺑﻌﺎد ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻮاده، ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﻲ آﻳﺪ. ﺟﺪول 5 ﻧﺸﺎن ﻣﻲ دﻫﺪ ﻛﻪ ‪ Fدر ﺗﻤـﺎم ﻣـﻮارد ﻣﻌﻨـﺎدار اﺳـﺖ و ﻣـﻲ ﺗـﻮان ﮔﻔـﺖ ﺣـﺪاﻗﻞ ﻳﻜـﻲ از اﺑﻌـﺎد ﺷﺨﺼﻴﺖ ﻣﺮدان ﺑﺎ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده، راﺑﻄﻪ اي ﺧﻄﻲ و ﻣﻌﻨـﺎدار دارد. دﻳـﺎﮔﺮام ﻣﺴـﻴﺮ در ﺷـﻜﻞ 1، ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﺗﻮاﻓﻖ ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ و روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﭘﻴﺶﺑـﻴﻦ ﻳـﺎ ﻣﺴـﺘﻘﻞ ﺑـﺎ ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻣﻼك ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻌﻨﻲداري دارﻧﺪ.


ﺟﺪول 4: رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮاي ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در ﻣﺮدان ﺑﺮاﺳﺎس ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ 191=n

رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮاي ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در ﻣﺮدان ﺑﺮاﺳﺎس‬ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ 191=‪n‬‬‬‬

ﺑــﺎ ﺗﻮﺟــﻪ ﺑــﻪ ﺟﻬــﺖ اﻳــﻦ ﻫﻤﺒﺴــﺘﮕﻲﻫــﺎ، ﻫﻤﺒﺴــﺘﮕﻲ دو ﻣﻮﻟﻔــﻪ ي ﺗﻮاﻓــﻖ و ﺑــﺮونﮔﺮاﻳــﻲ، ﻣﺜﺒــﺖ و روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ، ﻣﻨﻔﻲ اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎﻳﺖ، وﻳﮋﮔﻲ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﺗﻮاﻓﻖ ﻣﻲﺗﻮاﻧـﺪ ﺳـﻄﺢ ﺑـﺮونﮔﺮاﻳـﻲ را (ﺑـﻪ ﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻣﻼك) ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﻨﺪ )10/0<‪ Pو 924/0= ‪.(bﺟﺪول 5: ﺗﺤﻠﻴﻞ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮاي ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در ﻣﺮدان ﺑﺮ اﺳﺎس‫ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ‫‫ﺑــﺎ ﺗﻮﺟــﻪ ﺑــﻪ ﺟﻬــﺖ اﻳــﻦ ﻫﻤﺒﺴــﺘﮕﻲﻫــﺎ، ﻫﻤﺒﺴــﺘﮕﻲ دو ﻣﻮﻟﻔــﻪ ي ﺗﻮاﻓــﻖ و ﺑــﺮونﮔﺮاﻳــﻲ، ﻣﺜﺒــﺖ و روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ، ﻣﻨﻔﻲ اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎﻳﺖ، وﻳﮋﮔﻲ ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ ﺗﻮاﻓﻖ ﻣﻲﺗﻮاﻧـﺪ ﺳـﻄﺢ ﺑـﺮونﮔﺮاﻳـﻲ را (ﺑـﻪﻋﻨﻮان ﻣﺘﻐﻴﺮ ﻣﻼك) ﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲ ﻛﻨﺪ (10/0<‪ Pو 924/0= ‪.b

ﺟﺪول 5: ﺗﺤﻠﻴﻞ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮاي ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در ﻣﺮدان ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ

ﺗﺤﻠﻴﻞ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮاي ﭘﻴﺶ ﺑﻴﻨﻲ ﻣﻮﻟﻔﻪ ﻫﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در ﻣﺮدان ﺑﺮ اﺳﺎس‬ ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎي ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ‬‬‬

‫ﺑﺤﺚ و ﻧﺘﻴﺠﻪﮔﻴﺮي‬‬‬

ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎي اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ راﺑﻄﻪ ي ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺧﺮده ﻣﻘﻴﺎسﻫﺎ و ﻣﻘﻴﺎس ﻛﻠﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در زﻧﺎن و ﻣﺮدان ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﻲدار اﺳﺖ. در زﻧﺎن ٫ ﻣـﺮدان ﺗﻮاﻓـﻖ، ﺗﻨﻬـﺎ ﺑـﺎ ﻣﻘﻴـﺎس ﺣـﻞ ﻣﺴـﺎﻟﻪ و ﻧﻤﺮه ي ﻛﻞ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﻲدار دارد؛ در زﻧﺎن وﺟﺪاﻧﻲ ﺑﻮدن ﺑﺎ دو ﻣﻘﻴﺎس ارﺗﺒـﺎط و ﻧﻘﺶ، ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﻲدار دارد در ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ در ﻣﺮدان وﺟﺪاﻧﻲ ﺑﻮدن ﺑﺎ ﺧـﺮدهﻣﻘﻴـﺎسﻫـﺎي ﺣـﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ، ﻧﻘﺶﻫﺎ ﭘﺎﺳﺦﻫﺎي ﻋﺎﻃﻔﻲ و ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﻲدار دارد. و در ﻫﺮدو ﺟﻨﺲ، روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ ﺑﺎ ﺧﺮده ﻣﻘﻴﺎسﻫﺎي ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ، ارﺗﺒﺎط، ﭘﺎﺳﺦدﻫـﻲ ﻋـﺎﻃﻔﻲ ﻛﻨﺘـﺮل ‫رﻓﺘﺎر و ﻣﻘﻴﺎس ﻛﻞ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻨﻔﻲ و ﻣﻌﻨﻲدار دارد در ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﮔﺸﻮدﮔﻲ ﺑﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﺑﺎ ﻫﻴﭻ ﻳﻚ از ﺧﺮدهﻣﻘﻴﺎسﻫﺎ و ﻛﻞ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در آﻧﻬﺎ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﻲ ﻣﻌﻨﻲدار ﻧﺪارد. ﺑﺮرﺳﻲﻫﺎي اﻧﺠﺎم ﺷﺪه در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺖ و ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در زوﺟﻴﻦ ﻧﺸﺎن ﻣﻲدﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ، در ﻛﻞ ﺧﺮدهﻣﻘﻴﺎسﻫﺎ و ﻣﻘﻴﺎس ﻛﻠﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده، ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺖ و ﻣﻌﻨﻲدار دارد وﻳﮋﮔـﻲ ﺗﻮاﻓﻖ ﺑﺎ ﺧﺮدهﻣﻘﻴﺎس ﻧﻘﺶ و ﻣﻘﻴﺎس ﻛﻠﻲ ﻛـﺎرﻛﺮد ﺧـﺎﻧﻮاده در زوﺟـﻴﻦ ارﺗﺒـﺎط ﻣﺜﺒـﺖ و ﻣﻌﻨـﻲدار دارد. وﺟﺪاﻧﻲ ﺑﻮدن، ﺗﻨﻬﺎ ﺑﺎ ﺧﺮدهﻣﻘﻴﺎس ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر، راﺑﻄﻪ ي ﻣﺜﺒـﺖ و ﻣﻌﻨـﻲدار دارد. روانرﻧﺠﻮرﺧـﻮﻳﻲ، ﺑـﺎ ﺧﺮدهﻣﻘﻴﺎسﻫﺎي ﺣﻞ ﻣﺴﺎﻟﻪ، ﭘﺎﺳﺦﻫﺎي ﻋﺎﻃﻔﻲ، آﻣﻴﺨﺘﮕﻲ ﻋﺎﻃﻔﻲ، ﻛﻨﺘﺮل رﻓﺘﺎر ﻛﺎرﻛﺮد ﻛﻠـﻲ و ﻣﻘﻴـﺎس ﻛﻠﻲ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده در زوﺟﻴﻦ ارﺗﺒﺎط ﻣﻨﻔﻲ و ﻣﻌﻨﻲدار دارد.

‫ﻫﻤﺎنﮔﻮﻧﻪ ﻛﻪ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺸ ﻬﺎي دﻳﮕﺮ ﻣﺎﻧﻨﺪ داﻧـﺪﻧﻮا و ﺟﺎﻧﺴـﻮن،(1994) ﻛﻮﺳـﺘﺎو و ﻣـﻚ ﻛـﺮي،(1980) ﺷﻴﻮﻧﺎ و ﻟﻮﻧﺴﻮن (2007)  و ﺑﺎرﻟﺪز ، (2005) ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﻣﺜﺒﺘﻲ ﺑﺮ رﺿﺎﻳﺖ، ﭘﺎﻳﺪاري و ﺳﺎزﮔﺎري زﻧﺎﺷﻮﻳﻲ و ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده دارد. ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻣﺒﻨﻲ ﺑﺮ ارﺗﺒﺎط ﻣﺜﺒـﺖ و ﻣﻌﻨـﻲدار ﺑـﻴﻦ ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده و ﺑﺮونﮔﺮاﻳﻲ ﺑﺎ اﻛﺜﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي ﻋﻨﻮان ﺷﺪه در ﻓﻮق ﻫﻤﺴﺎن اﺳﺖ در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل، ﭘﮋوﻫﺶﻫﺎي اﻧﺪﻛﻲ ﺑﻴﻦ اﻳﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ارﺗﺒﺎﻃﻲ ﭘﻴﺪا ﻧﻜﺮدﻧﺪ و ﻳﺎ ارﺗﺒﺎط ﻣﻨﻔـﻲ ﺑﺪﺳـﺖ آورده اﻧـﺪ. ﻣﺤﻘﻘـﺎن درﻳﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ ﻛﻪ ﺳﺎزﮔﺎري، ﻣﺴﻮوﻟﻴﺖﭘﺬﻳﺮي و ﺑﻴـﺎﻧﮕﺮي ﻣﺜﺒـﺖ ﭘـﺎﻳﻴﻦ، ﻣﻮﺟـﺐ ﻛـﺎﻫﺶ ﻛﻴﻔﻴـﺖ زﻧـﺪﮔﻲ ﻣﻲﺷﻮد ﺑﺎ اﻳﻦ ﺣﺎل، آﻧﺎن ﺑﺮ اﻳﻦ ﻧﻜﺘﻪ اذﻋﺎن داﺷﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻲ ﺑﻴﻦ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي ﺷﺨﺼﻴﺘﻲ و رﺿﺎﻳﺖ از زﻧﺪﮔﻲ راﺑﻄﻪ ي ﻣﻌﻨﻲداري وﺟﻮد دارد. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲرﺳﺪ اﻳﻦ اﺧﺘﻼف ﻧﺘﺎﻳﺞ، اﺣﺘﻤﺎﻻ ﺑﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ، ﺟﺎﻣﻌﻪ ي آﻣﺎري در ﮔﺮوه ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ و ﺑﺮﺧﻲ ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﺎﺛﻴﺮﮔـﺬار ﻧﺎﺷـﻨﺎﺧﺘﻪ و ﻳـﺎ ﺟﻤﻌﻴـﺖ ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ ﺑﺮﻣﻲﮔﺮدد. ﻳﺎﻓﺘﻪﻫﺎي اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ در زﻣﻴﻨـﻪ ي ارﺗﺒـﺎط ﺑـﻴﻦ روانرﻧﺠﻮرﺧـﻮﻳﻲ ﺑـﺎ ﻣـﻼكﻫـﺎي ﻛﺎرﻛﺮد ﺧﺎﻧﻮاده و ﻛﺎرﻛﺮد ﻛﻠﻲ آن در زوﺟﻴﻦ ﻧﺸﺎن داد ﻛﻪ روانرﻧﺠﻮرﺧﻮﻳﻲ در ﻫﺮ ﻳﻚ از ﻫﻤﺴـﺮان، ﻣﻮﺟﺐ ﻛﺎرﻛﺮد ﺿﻌﻴﻒ در ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﻲﺷﻮد. اﻳﻦ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﺳﺎﻳﺮ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻫﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻮﺳﺘﺎو و ﻫﻤﻜـﺎران(2004)؛ ﻫﻤﺴﻮ و ﺑﺎ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻛﻠﻲ وﻛﻮﻧﻠﻲ(1978) ﻧﺎﻫﻤﺴﻮ اﺳﺖ.

‫ﻣﻨﺎﺑﻊ‬‬‬

ﺛﻨﺎﻳﻲ، ب. (1379). ﻣﻘﻴﺎسﻫﺎي ﺳﻨﺠﺶ ﺧﺎﻧﻮاده و ازدواج. ﺗﻬﺮان : ﺑﻌﺜﺖ

ﻧﺠﺎرﻳﺎن، ف.( 1374). ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در ﻛﺎراﻳﻲ ﺧﺎﻧﻮاده. ﺑﺮرﺳﻲ وﻳﮋﮔﻲﻫﺎي رواﻧﺴﻨﺠﻲ ﻣﻘﻴـﺎس ﺳـﻨﺠﺶ ‫ﺧﺎﻧﻮاده. ﭘﺎﻳﺎنﻧﺎﻣﻪ ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ارﺷﺪ. داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻣﻌﻠﻢ

 

Barelds, P. H. (2005). Self and partner personality in intimate relationships. European Journal of Personality, 19, 501-518.

Boyle, D. J., & Vivian, D. (1996). Generalized versus spouse-specific anger/hostility and men’s violence against intimates. Violence, 11, 293- 317.

Costa, P. T., J. R., & McCrae, R. R. (1980). Influence of extraversion and neuroticism on subjective well-being: Happy and unhappy people. Journal of Personality and Social Psychology, 38, 668-678.

Costa, P. T., J. R., & McCrae, R. R. (1992). Normal personality assessment in clinical practice: The NEO Personality Inventory. Psychological Assessment, 45, 20-22.

Costa, P. T., Mc Crae, R. R., Martin, T. A., Oryol, V. E., Rukaishnikov, A. A., Senin, I. G., Hrebickova, M., & Urbanek, T. (2004). Consensual Validation of Personality Traits across Culture. Journal of Research in Personality, 38, 179-201.

Dandeneau, M. L., & Johnson, S. M. (1994). Facilitating intimacy: Interventions and effects. Journal of Marital and Family therapy, 20 (1), 17-33.

Fisher, T. D., & Mcnulty. J. (2008). Neuroticism and marital satisfaction: The mediating role played by the sexual relationship. Jouranl of Family Psychology. 22(1), 112-122.

Gattis. K. S., Bern. S., Simpson. L. E., & Christenson. A. (2004). Birds of a feather or strange birds? Ties among personality dimensions, similarity. Journal of Marriage and the Family, 18 (4), 564-74.

Genevece, B., & Stephan, S. (1999). Personality and marital adjustment: Utility of the five factors model of personality. Journal of Marriage and the Family, 61 (3), 651-680.

Greef, A. P. (2000). Characteristic of families that function well. Journal of Family, 121, 948 963.

Choi, H., & N. F. Marks. (2008). Marital Conflict, Depressive Symptoms, and Functional Impairment. Journal of Marriage and Family 70(2): 377-390.

 Demand and withdraw communication among couple experiencing husband violence.

Journal of Consult Clinical Psychology, 66, 731-743.

Hünler, O. S. & Genc, ÖZ, T. I. (2005). The effect of religiousness on marital satisfaction: Testing the mediator role of marital problem solving between religiousness and marital satisfaction. Contemporay Family Therapy, 27(1), 123-136.

Keithner, G. I., Miller, I. W. & Ryan, C. E. (1996). Mood disorders and family. In F.W. Kaslow (Ed). Handbook of relational diagnosis on dysfunctional family patterns. (434-447). New York: Wiley.

Kelly, E. L., & Conley, J. J. (1987). Personality and compatibility: A perspective analysis of marital stability and marital statisfaction. Journal of Personality and Social Psychology, 52, 27-40.

Locke, H. J., & Williamson, R. C. (1985). Marital adjustment: A factor analysis study. American Sociological Review, 23, 562-569.

Mahoney, A. (2005). Religion and conflict in marital and parent child relationship. Journal of Social Issues, 61(4), 689-706.

Miller, L. W., Ryan, C. E., Keitner, G. I., Bishop, D. S. & Epstein, N. B. (2000). The McMaster approach to families: Theory, assessment, treatment and research. Journal of Family Therapy, 22, 168-189.

Orathinkal, J., & Vansteewegen, A. (2006). Religiosity and marital satisfaction. Contemporary Family Therapy, 28, 497-504.

Shachelford, T. K., Besser, A, Goetz, A. T. (2007). Personality, marital satisfaction, and marital infidelity. Individual Differences Research, 6(1)، 13-25.

Shiota, M. N., & Levenson, R. W. (2007). Bird of feather don’t always fly furthest: Similarity in big five personality predicts more negative marital satisfaction trajectaries in long-term marriage. Journal of Family Psychology. 22(4), 666-675.

Vaijayanthimala, K., Kumari, K., & Panda, P. (2004). Socioencomic heteronomy and marital satisfaction. Journal of Human Ecology, 15 (1), 2-11.

Walsh, F. (2003). Family resilence: A framework for clinical practice: Family Process, 42 (1), 1-19.



نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب را به دوستان خود به اشتراک بگذارید

خواننده گرامی

آیا می دانستید بسیاری از مشکلات شخصی و گروهی با کمک گرفتن از مشاوران منخصص به راحتی قابل حل می باشد.

دیر اقدام نکنید

به راحتی با کارشناسان ما در تماس باشید تا شما را برای انتخاب مشاور راهنمایی نمایند.
اینجا کلیک نمایید
لیست محتوا