صحبت با مراجعان عزیز
درطی مباحث اخیر در رابطه با مهارت زندگی و تأثیرات آن در زندگی هر فرد اعم از افراد سالم و افرادی که به نوعی با مشکلات اعتیاد مواجه هستند صحبت کردیم.
از آنجایی که آموزش مهارت های زندگی نوعی پیشگیری می باشد در این مباحث سعی شده است همسران فرد معتاد را هم در نظر بگیریم تا آسیب پذیری کمتری را در شرایطی که عضو مصرف کننده مواد دارند، داشته باشند. و امیدوارم همه ما مواردی که به ارتقاء شخصیت ما کمک می کند را یاد بگیریم و آن ها را به تدریج تمرین کنیم تا این مهارت های زندگی جزئی از شخصیت ما شود.
مهارت مقتدرشدن
اقتدار
اقتدار اعتماد به نفس درونی هر انسانی است. به این معنی که به مهارت ها و توانایی های خود اطمینان دارم. که با افکاری مانند:
1-“من لایق موفقیت هستم”
2-“من کاری را که می خواهم می توانم به خوبی انجام دهم”
شروع می شود. وقتی من از حقوق خود دفاع می کنم و چیزی را که می خواهم طلب می کنم تمایل بیشتری برای کمک به همسر معتاد خود یا کمک به دیگران دارم و در نتیجه این طرز فکر مقتدرانه را در اطرافم گسترش می دهم. بنابراین حرفه، استعداد و شرایط الان خود را بدنام نمی کنم و با قدرت از پیش ساخته در فکر خود با اقتدار بیشتر پیش خواهم رفت.
اعتمادبنفس
اعتماد بنفس یک مهارت کلیدی است.که خوشبختانه می توان آن را آموخت تا بیشتر اوقات اعتماد بنفس داشته باشیم.
الف:رفتار بدون اعتماد به نفس:
رفتاری غیر مستقیم است؛ وقتی رفتار من بدون اعتماد به نفس است اینگونه رفتار می کنم:
به اطرا فیان، خودکم بینی را منتقل می کنم. اجازه می دهم خواسته و نیاز های دیگران با اهمیت تر از نیاز های من باشد. من در روابط خود می بازم در حالی که به دیگران اجازه می دهم برنده شوند و خود و خواسته ها ی خود را نادیده می گیرم.
ب-رفتار جسورانه:
دراین رفتار صادقانه یا غیر صادقانه رفتارمی کنم. که این نوع رفتار تأثیری بی ادبانه به جا می گذارد. معمولاً این رفتار شایسته نیست به این دلیل که با این رفتار حقوق دیگران را نادیده می گیرم چون می خواهم به هر طریقی که هست راه خود را پیش ببرم به دیگران حق انتخاب نمی دهم. بنابرای دیگران را مجبور به باخت می کنم تا خود همیشه برنده باشم اما با این کار خود را در معرض کینه و انتقام جویی اطرافیان قرار می دهم زیرا هیچ کس رفتار زور گویانه را دوست ندارد. پس با این رفتار من اعتماد به نفس نخواهم داشت و فرد مقتدری نمی شوم.
ج-رفتار با اعتماد به نفس:
دراین رفتار فعال و صادقانه برخورد می کنم. به خود و دیگران احترام می گذارم و خواسته ها، نیازها و حقوق خود را در برابر دیگران قرار می دهم و برای برنده شدن خود و دیگران تلاش می کنم یعنی نتیجه برد- برد؛ که از طریق گوش دادن و صحبت کردن و مذاکره کردن برنده می شوم و این گونه دیگران با انگیزه بیشتری با من همکاری می کنند و رفتار انتقام جویی نخواهند داشت.
حالا باید بدانم برای بالا بردن مهارت مقتدر شدن و اعتماد به نفس چه کارهای دیگری می توانم انجام دهم؟
1-برای خود وقت می گذارم. و برای رسیدن به حق خود پافشاری می کنم تا نیازهایم را برطرف کنم. این احقاق حق به من کمک می کند تا اعتماد به نفس سالمی پیدا کنم.
2-هر وقت به کمک نیاز دارم کمک می گیرم. و عضو گروه های همیاری می شوم (به ویژه زمانیکه همسر معتاد دارم).
3-چیزی که نیاز دارم طلب می کنم.
4-احساسات خود را بی پرده می گویم یعنی جرأتمندانه (درادامه سبک های ابراز وجود را آموزش می دهم)
5-بدون اینکه احساس گناه داشته باشم “نه “می گویم.
6-به دنبال موقعیت برد- برد هستم.
دردسترس بودن
همه افرادی که می شناسم و همه ارتباط هایی که دارم را به طور دلخواه خود فهرست می کنم. این افراد باید کسانی باشند که می توانند من را برای رسیدن به اهدافم یاری کنند. و هر هفته با سه نفر از این افراد روی فهرست تماس می گیرم تا ارتباط خود را حفظ کنم.
تصویر ذهنی
اینکه من چه تصویر ذهنی از خود دارم اقتدار درونی خود را منتقل می کنم.
حالا آیا من یک تصویر ذهنی همسر توانا را طرح ریزی کرده ام؟
آیا نق می زنم؟ یا با اقتدار و محکم صحبت می کنم؟
پس یادم باشد تفاوت قوز ایستادن و افراشته ایستادن کلاً یک حالت درونی است. و هیچ ربطی به قد ندارد.
این یعنی بدون هیچ خرجی می توانم با احساس و تصور مقتدر بودن خود، انسان خوشحالی باشم.
راستی شما چه تصویری از خود در ذهن دارید؟
-از حرکت ها و ژست های بدنی فقط برای روشن کردن نکته مورد نظر خود استفاده می کنم و نه برای چیز دیگر.
عادت ارتباط مشخص
به نحوه کلام و رفتار خود هنگام صحبت کردن توجه می کنم. چرا که رفتارهای غیر کلامی و بدنی بیشتر از کلمات در روابط سخن می گویند یعنی دقت می کنم که زبان بدنم چیزی غیر از آن چیزی که به زبان می آورم نگوید.
تمرین عادت های خوب ارتباطی
-در چشمان طرف مقابل خود نگاه می کنم.
-حالت چهره خود را مناسب با پیام خود نگه می دارم.
-بلند می ایستم و با انرژی حرکت می کنم.
-از حرکت ها و ژست های بدنی فقط برای روشن کردن نکته مورد نظر خود استفاده می کنم و نه برای چیز دیگر.