اهمیت تربیت جنسی و نقش آن در پيشگيري از آزار جنسي كودكان

اهمیت تربیت جنسی و نقش آن در پيشگيري از آزار جنسي كودكان
دکتر سمانه نیک خواه
دکتر سمانه نیک خواه

 هرگاه صحبت از تربیت جنسی می‌شود. والدین و مربیان ناخودآگاه ابتدا به یاد سوالات کودکان در زمینه ازدواج، بارداری و بازی های جنسی فرزندان خود می افتند و بعد به یاد نگرانی ها و پرسش های خود در مورد نحوه رفتار با کودکی که نسبت به برهنه بودن خود یا دیگران کنجکاوی نشان می‌دهد، با اندام تناسلی خود بازی می کند و شوخی ها و فحش های جنسی یاد گرفته است.

 برخی از والدین یا به علت عدم دانش و مهارت کافی برای آموزش این مسائل یا به علت ترس از حرمت شکنی و تضعیف شرم و حیا در فرزندان خود از هرگونه اقدامی در این زمینه امتناع کرده و این وظیفه را به جامعه بیرون از خود محول می‌کنند، این تصمیم گیری کودکان را در معرض آسیب ها و خطرات بسیار بیشتری قرار می دهد.

 تربیت جنسی از آن رو اهمیت دارد که اطلاعات و نگرش های کسب شده در دوران کودکی و نوجوانی، سرتاسر زندگی شخصی و اجتماعی یک فرد را در دوران بزرگسالی تحت تاثیر قرار می دهد.

تعریف تربیت جنسی در کودکان

 تربیت جنسی عبارت است از: “فرآیند کسب اطلاعات، نگرش ها، اعتقادات و باورها درباره هویت جنسی، رابطه‌جنسی و صمیمیت همچنین تقویت مهارت ها به منظور انتخاب های آگاهانه و احساس شایستگی و اعتماد در اجرای آن تصمیم ها”.

اهداف تربیت جنسی

اهداف  بر اساس همان تعریفی که از تربیت جنسی ذکر شد اهداف عمومی و کلی تربیت جنسی عبارتند از:

  1. آگاهی و لذت بردن از جنسیت خود.
  2. استقرار و تثبیت نگرش‌های مثبت، ارزش‌ها و چارچوب اخلاقی كه راهنمای تصمیمات،  قضاوت ها و رفتارها باشد.
  3. ایجاد اعتماد به نفس و عزت نفس در باارزش دانستن خود و دیگران.
  4. رفتار مسئولانه، در روابط فردی و جنسی خود.
  5. توانایی در ارتباط با موثر و سالم.
  6. اطلاعات و مهارت های لازم در جهت محافظت خود و همسر از بارداری ناخواسته، بیماریهای مقاربتی و HIV
  7. مورد سوء استفاده جنسی قرار ندادن و نگرفتن.
  8. دسترسی به حمایت ها و توصیه های معتبر و محرمانه

ممکن است در نگاه اول این طور به نظر برسد که این اهداف مناسب بزرگسالان و مربوط به نوع مسائل و دغدغه های آنها هستند و بیشتر موارد آن در مورد کودکان موضوعیت ندارد چه رسد به تناسب و ضرورت. گرچه این نکته درست است که کودکان نه درگیر مسایل جنسی و بارداری و بیماری ها هستند و نه قرار است که از این سنین با این موارد آشنا شوند ولی توضیح دو نکته لازم و ضروری به نظر می‌رسد، اول اینکه موارد فوق کلی تربیت جنسی از کودکی تا بزرگسالی هستند و ذکر همه این موارد در اینجا و در برنامه تربیت جنسی کودکان به منظور ارائه تصویر کامل اهداف است تا والدین و مربیان را نسبت به قدم ها و اهدافی که باید هم زمان با ورود کودک به مراحل بعدی رشد و دوران نوجوانی او دنبال کنند آگاه سازد.

 نکته دوم اینکه همانطور که در اهمیت تربیت جنسی ذکر شد بسیاری از موارد تربیت جنسی، مثل شناخت خود و جنس دیگر، کسب عزت نفس، احترام به خود و جنس دیگر، توانایی ایجاد حفظ و ارتقاء روابط انسانی، احساس مسئولیت درباره انتخاب و رفتارهای خود و پذیرفتن پیامدهای آن و …. موارد و اهداف کلی یک تربیت همه جانبه و درست کودکان هستند که در اصل هیچ ارتباط مستقیمی با مسائل و روابط جنسی ندارند.

 مسئولیت محافظت کودکان از سوء استفاده جنسی صددرصد بر عهده والدین و سایر بزرگسالان مرتبط با کودکان است. اگرچه مراحل پیش روی فرد استفاده کننده به قدری ملایم و نامحسوس هستند که غالباً در مراحل اولیه قابل شناسایی نیستند و فقط خود کودکان در صورت برخورداری از آگاهی و آموزش‌های درست قبلی می‌توانند حتی در غیاب والدین، رفتارهای غیر معمول را شناسایی کنند.

حقایقی درباره آزار جنسی کودکان

  1. برای پیشگیری از آزار جنسی به مسائل جنسی پرداخته نمی شود، بلکه به محافظت از کل بدن به عنوان یک مفهوم شخصی و مقابله با هرگونه لمس ناخواسته حتی لمس دست و صورت پرداخته می شود. به علاوه توجه به این نکته لازم است که امتناع از صحبت کردن درباره مسائل جنسی با کودکان به هیچ وجه آنها را از مواجه شدن با مسائل جنسی محافظت نمی‌کند. در دنیای کنونی که انواع مسائل و تصاویر غیر اخلاقی در شبکه های اینترنتی به سهولت در دسترس همگان و به خصوص کودکان قرار دارد کوتاهی والدین در امر آموزش و آگاه‌سازی فرزندانشان فقط احتمال خطر را بیشتر می کند.
  2. این که فقط یک فرد بیمار ممکن است نسبت به کودکان تمایلات جنسی داشته باشد قطعاً بدیهی است ولی متاسفانه این افراد را نمی توان از ظاهرشان شناسایی کرد. چرا که ظاهری متفاوت و متمایز ندارند. در مورد افراد غریبه نیز آمار نشان می‌دهد که ۸۵ درصد کسانی که کودکان را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند، از افراد خانواده و اقوام و دوستان و به نحوی از آشنایان مورد اعتماد والدین و کودکان محسوب می‌شوند. برخلاف تصور غالب غریبه‌ها درصد کمی از سوء استفاده کنندگان را تشکیل می دهند، چرا که خانواده ها همواره توصیه های ایمنی بسیاری درباره غریبه ها به فرزندان خود می کنند که از آنها خوراکی قبول نکنند، با آنها صحبت نکنند و… به همین دلیل در شرایط عادی غریبه ها به کودکان دسترسی ندارند.
  3. باور به بیشتر در خطر بودن دختر ها از یک باور نادرست دیگر ناشی می‌شود، که مطابق آن همه آزارگران مرد و همه قربانیان زن هستند. ولی در واقعیت زنان سوء استفاده کننده جنسی نیز کم نیستن، به خصوص پسرها در اوایل سنین نوجوانی و بلوغ، بسیار مورد توجه زنان آزارگر میانسال هستند. گرچه تعداد آزارگران زن به مراتب کمتر از مردان آزارگر است، ولی شناسایی آنها هم به مراتب دشوارتر است. چرا که به دلیل تصویر بالقوه ی مادر بودن و طبیعی بودن هرگونه توجه و نوازشی از طرف یک زن، کسی به آنها مشکوک نمی‌شود. در مورد میزان در خطر بودن دختر ها و پسرها واقعیت این است که در برخی مقاطع سنی و در جوامعی که دخترها به دلایل فرهنگی و مذهبی در چارچوب و محدوده های خاص قرار می‌گیرند پسرها قربانیان در دسترس تر و سهل الوصول تری هستند.
  4. آمار کودکانی که مورد سوء استفاده جنسی قرار گرفته اند نشان می‌دهد که این فاجعه محدود به گروه یا طبقه خاصی نبوده و متاسفانه همه کودکان در معرض خطر هستند. معیار و ملاکی که برخی از کودکان را بیشتر در معرض خطر قرار می‌دهد، نه میزان اطلاعات آنها درباره مسائل جنسی بلکه کیفیت رابطه ای است که با والدین خود دارند. به این معنی که هرچه کودک رابطه ضعیف تر و پر تنش تری با والدین خود داشته باشد و در نتیجه از عزت نفس و امنیت عاطفی کمتری برخوردار باشد، احتمال بیشتری دارد که مورد سوء استفاده قرار گیرد.

روش هاي پيشگيري از آزار جنسي كودكان

در خطر بودن همه کودکان و دشواری شناسایی فرد آزار گر دو واقعیت تلخی هستند که مسئله پیشگیری از آزار جنسی را به چنان کابوس و کار شاقی تبدیل کرده که برخی از والدین ترجیح می دهند، حتی درباره آن فکر و صحبت هم نکنند برای مقابله و حل این دو مشکل اساسی دو راهکار وجود دارد.

اول:  شناسایی شیوه کار فرد آزارگر

دوم: مجهز کردن کودکان به توانایی‌ها و مهارت‌های لازم برای شناسایی و اطلاع‌رسانی اولین نشانه های خطر.

 شناسایی مراحلی که فرد آزارگر برای رسیدن به هدف خود طی می کند، مرحله بسیار مهمی در پیشگیری از سوء استفاده جنسی است. آگاهی از این مراحل می تواند به والدین و اطرافیان به کودک کمک کند تا در هر مرحله متوجه خطر احتمالی شده و اقدامات لازم را انجام دهند.

 مرحله اول شناسایی و انتخاب کودک است و همانطور که قبلاً ذکر شد کودکانی که به هر دلیل از کمبود اعتماد به نفس، محبت و آرامش رنج می‌برند. مناسبترین و سهل الوصول ترین کودکان هستند. در مرحله دوم آزارگر شروع به ایجاد رابطه دوستانه با کودک می کند ابراز محبت، هدیه دادن، همبازی شدن، گوش دادن به حرف ها و درد دل ها و همدلی با ترس ها و نگرانی های کودک و بعد از این مرحله که طولانی ترین مرحله است، اصلی ترین قسمت آغاز می‌شود. در مرحله سوم آزارگر با ساختن رازها و پنهانکاری های دونفره نیت خود را پیش می‌برد. این رازها و حرف های خصوصی گرچه در ابتدا موضوعات مهمی به نظر نمی‌رسند و محدود به هدایای تولد، جشن ها، بازی ها و مسائل کودکانه هستند، ولی در واقع آزارگر در حال تقویت رابطه دوگانه خود با کودک است و تلاش می‌کند علاوه بر ارتقاء طبیعی سازی مفهوم رازداری بین دو دوست و پنهانکاری از والدین، میزان پایبندی، تعهد و رازداری کودک را امتحان کند. در مرحله چهارم دوستی و صمیمیت و نوازش به سطح دیگری کشیده شده و شامل گفتگو در مورد مسائل معمولاً ممنوعه خانواده ها مثل برهنگی و سوالات کودک درباره ازدواج و تولید مثل و رابطه جنسی می شوند. که عموما با بازی‌ها و تجربه های عملی هم همراه می‌شوند. ولی فرد آزارگر تا وقتی از وابستگی کودک به خود و رازداری او مطمئن نشود اقدام اساسی نمی‌کند. بعضی اوقات کودک به علت آموزش ها و پیام های واضح یا مبهمی که در خانه دریافت کرده متوجه غیر عادی بودن رابطه و لمس ها و بازی ها می شود، ولی هم به دلیل کمبود های بنیادین دیگری که دارد و هم به علت هدایا، توجهات، نوازش ها و احساس غروری که از دوستی با یک بزرگسال احساس می‌کند این رفتارهای غیرطبیعی را نادیده می‌گیرد. همین نکته کلیدی و ظریفی که کودک رفتار طبیعی را از رفتار غیر طبیعی تشخیص می‌دهد، راهکار دوم یعنی توانمندسازی، خود کودکان را به عنوان مهمترین و موثرترین شیوه پیشگیری از آزار جنسی برجسته و حیاتی می سازد. آموزش روشهای شناسایی و مقابله با آزار جنسی به کودکان خود از دو بخش زیربنایی و اساسی تشکیل شده است. یک بخش مربوط به شیوه های فرزندپروری والدین است. یعنی از آنجایی که والدین و هیچ فرد دیگری نمی‌تواند به صرف مشاهده رفتار محبت‌آمیز فرد بزرگسال با فرزند خود نسبت به نیت قضاوت درستی داشته باشد، پس بهتر است همواره به خاطر داشته باشند، که تنها منبع اطلاعاتی درست آنها فرزندان خودشان هستند. در نتیجه به صلاح همه است که کودک بتواند بدون نگرانی و با اطمینان خاطر از حمایت والدین همه کارهای روزمره خود را برای آنها تعریف کند و مطمئن باشد که درباره هر موضوع و اتفاقی می تواند به عنوان بهترین و مطمئن ترین مرجع به سراغ والدین خود برود. این اعتماد و اطمینان تنها در صورتی ممکن است که والدین از ابتدا رابطه محبت آمیز و صمیمانه با کودک داشته و حتی قبل از  بچه دار شدن نسبت به یادگیری روش های فرزندپروری اصول مذاکره و حل مسئله و روش های درست تشویق و تنبیه اقدام کرده باشند تا بتوانند از همان ابتدا رابطه والد فرزندی مناسبی ایجاد کنند. بخش دوم به آموزش مستقیم خود کودکان مربوط می‌شود.

منابع:

تربيت جنسي كودكان. از تولد تا 9 سالگي. نوشته فاران حسامي

كليد آموزش و مراقبت از سلامت جنسي در كودكان و نوجوانان. دكتر كريستال دفريتاس. مترجم: سارا رئيسي طوسي

مقالات پیشین

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب را به دوستان خود به اشتراک بگذارید

خواننده گرامی

آیا می دانستید بسیاری از مشکلات شخصی و گروهی با کمک گرفتن از مشاوران منخصص به راحتی قابل حل می باشد.

دیر اقدام نکنید

به راحتی با کارشناسان ما در تماس باشید تا شما را برای انتخاب مشاور راهنمایی نمایند.
اینجا کلیک نمایید
لیست محتوا