توانایی های یادگیری
یادگیری به تغییرات در رفتار در اثر تجربه اشاره دارد. بچه ها با توانایی های یادگیری فطری به دنیا می آیند که به آنها امکان می دهند تا بلافاصله از تجربه بهرهمند شوند. نوباوگان از توانایی دو نوع یادگیری اساسی برخوردارند : شرطی سازی کلاسیک و شرطی سازی کنشگر.
• شرطی سازی کلاسیک
در این نوع یادگیری، محرک خنثی با محرکی که به پاسخ بازتابی میانجامد، همایند میشود. بعد از اینکه دستگاه عصبی بچه بین این دو محرک ارتباط برقرار کرد، محرک خنثی به تنهایی رفتار را ایجاد خواهد کرد.
شرطی سازی کلاسیک به نوباوگان کمک می کند تا تشخیص دهند کدام رويدادها در زندگی روزمره معمولاً با هم روی می دهند، بنابراین می تواند پیش بینی کنند که بعداً چه اتفاقی قرار است روی دهد. در نتیجه محیط منظم و قابل پیش بینی می شود.
• شرطی سازی کنشگر
در شرطی سازی کلاسیک بچه ها در مورد رویدادهای محرک در محیط انتظاراتی را تشکیل میدهند، اما بر محرک هایی که روی می دهند تاثیری ندارند. در شرطی سازی کنشگر کودکان بر محیط عمل یا کنش میکنند و محرک هایی که بعد از رفتار آنها روی می دهند احتمال وقوع دوباره آن رفتار را تغییر میدهند. محرکی که وقوع یک پاسخ را افزایش میدهد تقویت کننده نامیده می شود. برای مثال مایع شیرین پاسخ مکیدن را در نوزادان تقویت میکند. حذف کردن محرکی خوشایند یا ارائه دادن محرک ناخوشایند برای کاهش یافتن پاسخ تنبیه نامیده می شود. مایه ترش مزه پاسخ مکیدن نوزاد را تنبیه میکند و باعث میشود که آنها لبهای خود را جمع کرده و مکیدن و خوردن را متوقف کنند.
در نوباوگان بسیار خردسال که فقط میتوانند رفتارهای معدودی را کنترل کنند شرطی سازی کنشگر موفقیتآمیز به پاسخهای مکیدن و چرخاندن سر محدود است.
• تقلید
نوزادان از توانایی ابتدایی برای تقلید کردن از جلوه ها و حالتهای صورت بزرگسالان برخوردارند. تقلید که وسیله بسیار قدرتمند دیگر یادگیری است، به روابط والد_ فرزند کمک می کند.
رشد حركتي
والدین به طور قابل درکی از این مهارت های حرکتی جدید که به بچهها امکان میدهند تا به شیوه تازهای بر بدن خود و محیط تسلط یابند هیجان زده می شوند. برای مثال بچه ها با راست نشستن دیدگاه تازه ای درباره محیط کسب میکند دسترسی بچهها را قادر میسازد تا با تأثیر گذاشتن بر اشیا از آنها سر درآورند و هنگامی که بچهها بتوانند خودشان راه بروند فرصتهای آنها برای کاوش چند برابر می شود. پیشرفت های حرکتی بچهها تاثیر نیرومندی و روابط اجتماعی آنها دارد.
رشد حرکتی درشت به کنترل بر اعمالی مثل سینه خیز رفتن، ایستادن و راه رفتن اشاره دارد که به بچه ها کمک می کنند در محیط گردش کنند. در مقابل، رشد حرکتی ظریف با حرکات کوچک تر، مانند دسترسی و چنگ زدن ارتباط دارد.
رشد حركتي درشت و ظريف در دو سال اول
مهارت حركتي | سن متوسط دست يافتن | دامنه سني |
---|---|---|
وقتي صاف نگهداري مي شود سر را راست و محكم نگه مي دارد. | 6 هفتگي | 3 هفتگي تا 4 ماهگي |
وقتي دمروست خود را با دست ها بلند مي كند. | 2 ماهگي | 3 هفتگي تا 4 ماهگي |
از پهلو به پشت مي غلتد. | 2 ماهگي | 3 هفتگي تا 5 ماهگي |
مكعب چوبي را چنگ مي زند | 3 ماه و 3 هفتگي | 2 تا 7 ماهگي |
از پشت به پهلو غلط مي زند | 4,5 ماهگي | 2 تا 7 ماهگي |
بدون كمك مي نشيند | 7 ماهگي | 5 تا 9 ماهگي |
سينه خيز مي رود | 7 ماهگي | 5 تا 11 ماهگي |
براي ايستادن خود را بالا مي كشد | 8 ماهگي | 5 تا 12 ماهگي |
بدون كمك مي ايستد | 11 ماهگي | 9 تا 16 ماهگي |
بدون كمك راه مي رود | 11 ماه و 3 هفتگي | 9 تا 17 ماهگي |
با دو مكعب برج مي سازد | 11 ماه و 3 هفتگي | 10 تا 19 ماهگي |
محكم خط خطي مي كند | 14 ماهگي | 10 تا 21 ماهگي |
با كمك ديگران از پله ها بالا مي رود | 16 ماهگي | 12 تا 23 ماهگي |
در جا بالا مي پرد | 23 ماه و 2 هفتگي | 17 تا 30 ماهگي |
روي پنجه پا راه مي رود | 25 ماهگي | 16 تا 30 ماهگي |
رشد ادراكي در رشد ادراكي در 2 سال اول
• شنوايي
سال اول نوباوگان صداها را در الگوهای پیچیده تری سازمان می دهند و می توانند محل دقیق خود را تشخیص دهند. نوباوگان به صداهای زبان خودشان نیز حساس تر می شوند. در نیمه دوم سال اول آنها می توانند واحد های گفتاری معناداری را تشخیص دهند.
• رشد بینایی
انسانها برای کاوش کردن محیط بیشتر از هر حس دیگری به بینایی وابسته هستند با این که در ابتدا دنیای دیداری بچه گسیخته است اما در هفت و هشت ماهگی زندگی دستخوش تغییرات فوقالعاده می شود.
رشد سريع چشم و مراکز بینایی در مغز به رشد تمرکز کردن، تشخیص رنگ و تیزی بینایی در طول نیم سال اول کمک می کند. توانایی وارسی کردن محیط و ردیابی اشياي متحرک نیز بهبود می یابند. پژوهش درباره ادراک عمق نشان میدهد که تاثیر پذیر بودن به نشانههای حرکت ابتدا رشد میکند و بعد حساسیت نسبت به نشانه های دوچشمی و سپس به نشانه های تصویری ایجاد میشود. تجربه در سینه خیز رفتن به ادراک عمق و جنبههای دیگر درک سه بعدی کمک میکند ولی بچه ها برای هر وضعیت بدن باید یاد بگیرند از پرتگاه ها اجتناب کنند.
نوباوگان نگاه کردن به محرک های ساده و چهره مانند و دنبال کردن آنها را ترجیح می دهند. با این حال پژوهشگران درباره اینکه آیا آنها به سمت صورت های انسان گرایش فطری جهتگیری دارند یا نه اختلاف نظر دارند. آنها در دوماهگی ویژگیهای چهره مادر را تشخیص و آنها را ترجیح میدهند و در سه ماهگی ویژگیهای چهره های مختلف را تشخیص می دهند، در نیمسال دوم جلوه های هیجانی را به صورت کل های معنی داری درک میکنند.
منبع: روانشناسي رشد جلد اول تاليف: لورابرگ ترجمه: يحيي سيد محمدي