تعیین اثربخشی درمان اگزیستانسیال بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله

اثر بخشی درمان اگزیستانسیال بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله
خانم افسانه آباقری
خانم افسانه آباقری
مشاور طرح واژه درمانگر مشاوره فردی مشاوره پیش از ازدواج زوج درمانگر • مشاوره خانواده • مشاوره طلاق • مشاوره تحصیلی

تعیین اثربخشی درمان اگزیستانسیال بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله

افسر آباقری معیاری، معصومه بهبودی

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین اثربخشی درمان اگزیستانسیال بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله شمال شرق  شهر تهران بود.روش این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل زنان متاهل 50 تا 70 ساله شمال شرق شهر تهران سال 97-1396می باشد.برای دستیابی به گروه نمونه به روش نمونه گیری تصادفی  چندمرحله ای  از بین کانون های فکری و فرهنگسراها و سراهای محله شمال شرق شهر تهران با روش قرعه کشی 4 فرهنگسرا و کانون و سرای محله انتخاب واز هر فرهنگسرا 40 کانون و سرای محله نفر  به صورت تصادفی از زنانی که به  مکان های مذکور در شمال شرق تهران مراجعه کرده بودند و سن بین 50 تا 70 سال داشتند وتمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند انتخاب شدند.در ابتدا تعداد نمونه 160 نفر بود و پس ازاینکه پرسشنامه ها بین 160 نفر تقسیم شد و سپس جمع آوری شد.  با توجه به جدول کوهن(دلاور،1384) ومیزان خطای 1 درصد30 نفر به صورت تصادفی و روش غربالگری که دارای میزان شادکامی پایین و سطح رضایت زناشویی پایین بودنددر دو گروه15  نفری ،آزمایشی وگروه کنترل قرار گرفتند .ابزار این پژوهش پرسشنامه شادکامی آکسفورد (1989)بود و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید.نتایج نشان داد  :درمان اگزیستانسیال (وجودی ومعنا درمانی) بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله شهر تهران موثر است

واژه های کلیدی : درمان اگزیستانسیال، معنادرمانی، درمان وجودی، شادکامی

مقدمه و بیان مسئله

شادکامی یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در زندگی بشر است. انسان ها بنابر سرشت و ماهیت وجودی خویش همواره از افسرده بودن گریزان هستند و دوست دارند به سوی شاد بودن زندگی کردن در حرکت باشند (خوش کنش و کشاورز،1395).کار(2013) شادمانی را حالت مثبت که با سطح بالایی از رضایتمندی از زندگی ، سطح بالای عاطفه مثبت و سطح پایین عاطفه منفی مشخص می کند تعریف می کند .به همین دلیل باس  (1999) لازمه رسیدن به رضامندی و شادمانی را آگاهی از موقعیتهایی که روند تکامل و برخوداری از رضامندی عمیق برایمان تضمین کرده است می دانند ،یعنی موقعیتهایی که در آن ها از نظر زیستی به گونه ای طراحی شده ایم که بتوانیم شادمانی را تجریه کنیم اگر چه شناسایی عوامل مرتبط با شادمانی کار چندان ساده ای نیست (به نقل ازخوش کنش و کشاورز،1395).در این راستا رویکردهاي درمانی بسیاري ایجاد شده و به کار گرفته شده اند. اما یکی از رویکردهاي درمانی که به نظر میرسد برافزایش شادکامی و رضایت زناشویی تأثیر بسزایی دارد، رویکرد وجودي است، از آنجاییکه درمـان وجـودي شـخص را بـه درون خـویش فـرا میخواند و با توجه به اینکه زعمدتاً در پی یافتن کسی یا اشخاصی هستند تا مسـئولیت زنـدگی خـود را بـر دوش آن ها بیفکنند، لذا از نظر پژوهش گر این رویکرد می تواند پاسخگوي نیازهاي این گروه از مراجعان در درمان باشد. رویکرد وجودی از احترام به انسان، از کاوش کردن ویژگی هاي جدید رفتار انسـان، و روش هـاي گونـاگون بـراي شناختن افراد حمایت می کند. درمان گران وجودي به جاي تعیین کردن مقررات براي درمان سـعی مـی کننـد ایـن تجربیـات عمیق انسان را درك کنند( می و یالوم،2000 ).برداشت وجودي از ماهیت انسان را با این عقیـده مـی تـوان درك کـرد کـه وجود ما، هرگز یک بار براي همیشه تثبیت نشده است، بلکه ما مرتباً خود را از طریق برنامه هاي خویش دوبـاره مـیآفـرینیم. انسانها دایماً در حال تحول، شکل گرفتن، تکامل یافتن و شدن هستند. انسان بودن اشاره دارد به اینکه ما به وجودمان پـی میبریم و به آن معنی میدهیم.مشاورینی که از دیدگاه وجودي به روان درمانی منگرند بر مسئولیت شخص مراجع در زنده کردن خود واقعـیاش تأکید دارند. تفکر وجودي به این امر اشاره دارد که انسان ها ظرفیت و توانایی لازم براي خودراهبري و ارائه رفتارهایی آگاهانه و ارادي را در اختیار دارند. بنابراین وظیفه مشاور این است که با حمایت و یاريرسانی، مراجع را وادار به تلاش کند تا از ایـن طریق کنترل هستی اش را در دست گیرد. در فرآیند تغییـر، مراجـع بایـد نیـروي لازم را از طریـق اعتمـاد بـه مرجـع قیـاس درونی اش کسب کند و ابزار اصلی در این راه چیزي نیست جز خواستن مراجع. هدف اصلی در درمانهاي وجودي ایـن اسـت که مراجعین، شیوه صحیح تري را در زندگی دنبـال کننـد، افـراد مسـئولی باشـند، ارزشهایشـان را خودشـان انتخـاب کننـد، اهدافشان را بیابند، تعریف کنند و برآن اساس زندگی نمایند. در این راه مشاورین باید مراجعین خود را در انجام کارهـایی کـه براساس اهداف و ارزشهایشان بنا شده اﺳﺖ، تشویق و حمایت کنند (کوري،2010، به نقل از غلامي و بشليده، 1395).

حال با عنایت به مطالب بالا سوال تحقیق این گونه بیان می شود آیا رویکرد اگریستانسیالیسم(درمان وجودی و معنادرمانی  شادکامی زنان متاهل۵۰تا۷۰سال شمال شرق تهران موثر است ؟

روش پژوهش

این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. برای دستیابی به گروه نمونه به روش نمونه گیری تصادفی  چندمرحله ای  از بین کانون های فکری و فرهنگسراها و سراهای محله شمال شرق شهر تهران با روش قرعه کشی 4 فرهنگسرا و کانون و سرای محله انتخاب واز هر فرهنگسرا 40 کانون و سرای محله نفر  به صورت تصادفی از زنانی که به  مکان های مذکور در شمال شرق تهران مراجعه کرده بودند و سن بین 50 تا 70 سال داشتند وتمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند انتخاب شدند.در ابتدا تعداد نمونه 160 نفر بود و پس ازاینکه پرسشنامه ها بین 160 نفر تقسیم شد و سپس جمع آوری شد ؛  با توجه به جدول کوهن ومیزان خطای 1 درصد30 نفر به صورت تصادفی و روش غربالگری که دارای میزان شادکامی پایین پایین بودنددر دو گروه15  نفری ،آزمایشی وگروه کنترل قرار گرفتند. آزمون شادکامی آکسفورد :. این آزمون در سال 1989توسط مایکل آرگایل وبراساس پرسشنامه افسردگی بک(1967)ساخته شده است.21 دارای 29 ماده است ومیزان شادکامی فردی را می سنجد عبارت از عبارات این پرسشنامه  از BDI گرفته شده ومعکوس گردیده ویازده پرسش به آن اضافه شده است تا سایر جنبه های سلامت ذهنی را پوشش دهد.مانند آزمون افسردگی بک هر گویه پرسشنامه شادکامی دارای چهار گزینه است که آزمودنی باید بر طبق وضعیت فعلی خودش یکی از آنها را انتخاب نماید.امروزه به طور گسترده ای از این آزمون در پژوهش های مربوط به شادکامی استفاده می شود.آرگایل وهمکاران پایایی پرسشنامه آکسفورد را به کمک ضریب آلفای کرونباخ 90/0وپایایی باز آزمایی آن را طی هفت هفته 78/0گزارش کرده اند.روایی همزمان این پرسشنامه با استفاده از ارزیابی دوستان افراد درباره آنها43/0محاسبه شدهمچنین از آنجایی که شادکامی دارای سه بخش :عاطفه مثبت،رضایت ونبود عاطفه منفی دانسته شده،همبستگی این پرسشنامه با مقیاس عاطفه مثبت برادبرن(32/0)،باشاخص رضایت از زندگی(57/0)وبا پرسشنامه افسردگی بک(52/0-)محاسبه شد. در پژوهشی که توسط علی پور وآگاه هریس(1386)به منظور بررسی اعتبار وپایایی فهرست شادکامی اکسفورد(OHIآرگایل2011)اجرا شد،نمونه ای متشکل از142 مرد و227 زن از بین کلیه کارمندان ودانشجویان ساکن تهران با میانگین سنی 24سال و11ماه ودامنه سنی 18-53سال از مناطق 5،11،18،2شهر تهران (بر پایه چهار بخش غرب،مرکز،جنوب وشمال)وشهرستانهای کرج،شهریار واسلامشهر انتخاب شدند.بررسی همسانی درونی فهرست شادکامی آکسفورد نشان دادکه تمام 29گزاره این فهرست با نمره کل همبستگی بالایی داشتند.آلفای کرونباخ برای کل فهرست برابر با91/0بود.همبستگی پیرسون بین فهرست شادکامی آکسفورد با فهرست افسردگی بک وزیر مقیاس های برون گرایی ونورزگرایی پرسشنامه شخصيتي آيزنگ به ترتيب برابر با48/0-،45/0و39/0-بود كه روايي همگرا و واگراي فهرست شادكامي آكسفورد را تاييد مي كرد.نتايج تحليل عاملي با استخراج 5عامل:رضايت از زندگي،حرمت خود،بهزيستي فاعلي،رضايت خاطر وخلق مثبت توانستند با ارزش ويژه بزرگتر از 1در مجموع 7/49%واريانس كل را تبيين كنند.ميانگين نمره هاي آزمودني هاي ايراني در فهرست شادكامي آكسفورد(07/42)با يافته هاي پژوهش آرگايل(6/35=M)متفاوت بود.يافته هاي پژوهش نشان دادند كهOHIبراي اندازه گيري شادكامي در جامعه ايراني وپايايي مناسب برخوردار است.در پژوهشي كه توسط علي پور و نوربالا (1378)با نمونه اي متشكل از 101نفر از دانشجويان دانشگاههاي تهران صورت گرفت.ضريب همساني دروني براي گروه مردان وزنان به ترتيب برابر 94/0و9/0واعتبار باز آزمايي پس از7هفته 78/0 وضريب پايايي باز آزمايي با فاصله زماني سه هفته در يك نمونه 25 نفري 79/0به دست آمد.اما از آنجايي كه در پژوهش علي پور ونور بالا(1378)براي بررسي  OHIتنها از دانشجويان دانشگاههاي تهران وبا حجم نمونه كم(101نفر)استفاده شده بود.بنابراين پژوهش  ديگري توسط دكتر احمد علي پور ومژگان آگاه هريس(1386)براي بررسي اعتبار وپايايي فرم تجديد نظر شده 29گزاره اي OHIبا استفاده از حجم نمونه بيشتر ونمونه آماري گسترده تر انجام شد تا علاوه بر بررسي اعتبار و پايايي فرم تجديد نظر OHIارتباط نمره هاي حاصل از فهرست مذكور با ريختهاي شخصيتي آيزنك ونمره هاي افسردگي بك نيز مشخص شود.

پروتکل درمان اگزیستانسیالیسم

رویکرد اگزیستانسیال از این نظر که به فن گرایش ندارد با اغلب درمان هاي دیگر تفاوت دارد، اما این بدان معنـا نیسـت که آن ها مجموعه اي از فنون نامستقیم را به کار گیرند، بلکه این درمانگران یک رشته فرضها و نگـرشهـایی را دارنـد کـه مداخله آنها را با درمانجویان هدایت میکند. دورزن ـ اﺳﻤﯿﺖ(1997)3 قاعده اصلی کاراگزیستانسیال را درمان وجودی می داند .وی وجـودي را پـذیرا بـودن نسـبت بـه خلاقیت فردي درمان گر و درمان جو می داند و معتقد است مداخله ها بایستی با شخصیت و سبک درمان گر هماهنگ و نسـبت به نیاز هر درمانجو حساس باشد. یعنی مداخلهها پاسخگوي نیازهاي منحصربه فرد هر درمـانجـو باشـد (دورزن ـ اسـمیت، 1997؛ والش و مک الوین، .(2002 با این مقدمه پروتکل درمانی را به شرح ذیر بیان میکنیم.

جلسه اول: برقراري رابطه مشاوره اي و تکمیل فرم پذیرش اولیه و گرفتن شرح حال از مراجع و ارزیابی بالینی اولیه، بررسی نرخهاي مراجع درباره خویش، دنیا و ارتباط با دیگران (البته سنجش در تمام طول درمان ادامه خواهد داشت).

جلسه دوم: آشنا ساختن مراجع با رویکرد وجودي، بررسی مجدد فرضیه ها و باورهـاي اساسـی فـرد کـه منجـر بـه هدایت اعمال و افکار درمانجو میشود و آگاه ساختن مراجع با مفهوم آگاهی، مسئولیت و آزادي و کنترل درونی و بیرونی.

جلسه سوم: بررسی دفاع هاي روانی مراجع که وي را در برابر آگـاهی از مسـدولیت محافظـت مـیکنـد. برخـی از شایع ترین دفاع ها شامل اجباري گري، جابه جایی مسئولیت و انداختن آن به دوش دیگران، انکار مسئولیت »)قربانی بی گنـاه«، »از دست کنترل«، دوري از رفتار خودمختار و ناهنجاري در تصمیمگیري.

جلسه چهارم: کمک به درمان جو در جهت پذیرش مسئولیت از طریق شناساندن شیوههاي مسئولیتگریزي، مانند نسبت دادن تمام گرفتاريها و مشکلات به دیگران.

جلسه پنجم: آوردن مراجع به موقعیت اینجا و اکنون و شرایط کنونی و پشت سر گذاشتن آنچه که در گذشته به وقوع پیوسته است.

جلسه ششم: گفتگو پیرامون محدویت هاي مسئولیت: (1 درك اینکه گاهی زندگی بیانصـاف و سـتمگـر اسـت. (2 درك اینکه در نهایت از بعضی از رنج هاي زندگی و از مرگ نمی توان گریخت. (3 درك اینکه هر قدر هم به دیگران نزدیـک شوم، باز باید به تنهایی با زندگی مواجه شوم. ( 4 درك اینکه هرچه قدر هم از دیگران راهنمـایی و حمایـت گرفتـه باشـم، در نهایت مسئولیت شیوه زندگی ام بر عهده خودم است. و سوق دادن مراجع به این آگاهی که با وجود ضریب بداقبالیهـا مـنش فرد است که تعیین کننده چگونگی پاسخ به این کاستیهاست.

جلسه هفتم: کار روي احساس گناه و اضطراب اگزیستانسیالیسمی (وجودي) و استفاده از آن بـه عنـوان نـدایی درونـی بـراي کمک و تحقق بخشیدن به آرزوهاي فردي.

جلسه هشتم: متعهد کردن درمانجو به انجام یک عمل از طریـق کـار روي قـدرت اراده و انتخـاب فـرد و گفتگـو پیرامون موضوع تنهایی اگزیستانسیال و مواجه کردن مراجع با تنهایی.

جلسه نهم: کار روي مفهوم معناي زندگی و ارزشها، مرگ و نیستی، فقدان معنا و پیامدهاي بالینی آن.

جلسه دهم: مرور مفاهیمی که در جلسات پیش بیان شد و ایجاد تعهد قوي در مراجـع در پایبنـدي بـه تعهـدات از طریق رابطه عمیق و موفقی که میان درمانگر و درمانجو برقرار شده است.

( پروتکل مذکور برگرفته از کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال اروین یالوم  (2000) می باشد).

برای مقایسه پیش آزمون وپس آزمون گروه آزمایش وگروه کنترل از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.

تجزیه و تحلیل داده ها

در جدول 4-1 فراوانی و درصد میانگین و انحراف استاندارد سن گروه آزمایش و گروه کنترل به تفکیک ارائه شده است.

جدول 1: میانگین و انحراف استاندارد سن به تفکیک گروه

متغیر

گروه آزمایش

گروه کنترل

 

میانگین

انحراف استاندارد

میانگین

انحراف استاندارد

سن آزمودنی ها

45/59

25/7

49/58

64/8

همانگونه که در جدول 4-1 مشاهده می شود، میانگین سنی گروه گروه آزمایش برابر با 45/59و میانگین گروه کنترل 49/58می باشد.

جدول 2: محاسبه شاخص های توصیفی  متغیر شادکامی و مولفه های آن در گروههای مورد مطالعه (30=n)

مقیاس

گروه

متغیر

تعداد

میانگین

انحراف معیار

رضایت از زندگی

آزمایش

پیش آزمون

15

 42/1

23/0

پس آزمون

15

5/3

18/0

کنترل

پیش آزمون

15

21/1

15/0

پس آزمون

15

77/1

48/0

لذت

آزمایش

پیش آزمون

15

40/1

2/0

پس آزمون

15

47/3

14/0

کنترل

پیش آزمون

15

28/1

22/0

پس آزمون

15

71/1

48/0

عزت نفس

آزمایش

پیش آزمون

15

43/1

18/0

پس آزمون

15

6/3

23/0

کنترل

پیش آزمون

15

33/1

25/0

پس آزمون

15

1/2

5/0

آرامش

آزمایش

پیش آزمون

15

55/1

27/0

پس آزمون

15

4/3

38/0

کنترل

پیش آزمون

15

22/1

24/0

پس آزمون

15

92/1

52/0

کنترل

آزمایش

پیش آزمون

15

5/1

21/0

پس آزمون

15

47/3

28/0

کنترل

پیش آزمون

15

22/1

21/0

پس آزمون

15

83/1

49/0

کارآمدی

آزمایش

پیش آزمون

15

53/1

52/0

پس آزمون

15

5/5

53/0

کنترل

پیش آزمون

15

33/1

49/0

پس آزمون

15

5/1

64/0

شادکامی کل

آزمایش

پیش آزمون

15

47/1

12/0

پس آزمون

15

4/3

08/0

کنترل

پیش آزمون

15

27/1

17/0

پس آزمون

15

8/1

44/0

یافته های توصیفی متغیر شادکامی در جدول 2 ارائه شده است بر اساس این جدول میانگین کلی نمره شادکامی در پیش آزمون گروه آزمایش 47/1 با انحراف معیار 4/3 و میانگین نمره کل شادکامی در پس آزمون گروه کنترل 27/1 با انحراف معیار 8/1 می باشد .با توجه به جدول میانگین دوگروه در پیش آزمون مشهود نیست اما در مرحله پس آزمون این تفاوت مشهود است.همچنین این جدول بیانگراین است که میانگین گروه آزمایش در پس آزمون در تمام خرده مقیاس های متغیر شادکامی ،افزایش پیداکرده است.

درمان اگزیستانسیال (وجودی ومعنا درمانی) بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله شهر تهران موثر است.

جدول 3: نتایج آزمون باکس برای بررسی مفروضه همگنی ماتریس پراکندگی (30=n)

شاخص آماری

آماره باکس

آماره F

درجه آزادی 1

درجه آزادی 2

سطح معناداری

گروه ها

41/1

434/0

3

41/1

728/0

با توجه به مقدار (728/0= p، 434/0= (41/1 و 3) F )، آزمون همگنی ماتریس های واریانسکوواریانس معنادار نمیباشد؛ بدین ترتیب فرض همگنی ماتریس پراکندگی برقرار می باشد.

 

جدول 4 :نتایج تحلیل کوواریانس شادکامی در گروه های آزمایش و کنترل برای آزمون اثر متقابل (30=n)

منبع

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین  مجذورات

F

سطح معنیداری

بین گروه ها

شادکامی

14/3

1

57/1

765/0

442/0

خطا

شادکامی

98/58

28

45/2

 

 

 

 

 

کل

شادکامی

12/62

30

 

 

 

 

 

 

         

 

با توجه به داده های جدول 4، اثر متقابل بین پیش آزمون شادکامی گروه معنیدار نیست، معنی دار نبودن اثر متقابل نشان می دهد که داده ها از فرضیه همگنی شیبهای رگرسیون پشتیبانی می کند.

جدول 5: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس  (30=n)

آزمون

مقدار

آماره F

درجه آزادی گروه

درجه آزادی خطا

سطح معناداری

آزمون لامبدای ویلکز

632/0

28/7

2

25

003/0

مطابق جدول 5، چون در سطح اطمينان 95% و خطاي اندازهگيري 05%=، سطح معناداری آزمون لامبدای ویلکز کوچکتر از 05/0 محاسبه شده است [001/0>P، 28/7=(25 و 2) F، 632/0=Wilks’ Lambda]، بنابراین فرض صفر رد و فرضیه پژوهش تایید میگردد؛ یعنی بین دو گروه حداقل در یکی از متغیرهای مورد آزمون تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول 6: خلاصه تحلیل کوواریانس شادکامی در گروههای آزمایش و کنترل با حذف اثر متقابل (30=n)

منبع

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین  مجذورات

F

سطح معنیداری

مجذور اتا

بین گروه ها

شادکامی

21/15

1

21/15

36/6

018/0

197/0

خطا

شادکامی

13/62

26

39/2

 

 

 

 

 

 

کل

شادکامی

34/77

30

 

 

 

 

          

همان طوری که در جدول 6 ملاحظه میشود نتایج تحلیل کوواریانس شادکامی (197/.=Eta، 05/0>P،  36/6= (26 و 1) F) نشان می دهد بین میانگین‌های پس آزمون دو گروه پس از حذف اثر متغیر تصادفی کمکی اختلاف معناداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر بین شادکامی گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد.بدین ترتیب بین میانگین دو گروه آزمایش و کنترل در شادکامی تفاوت معناداری وجود دارد، در نتیجه فرضیه پژوهش تایید می شود

بحث و نتیجه گیری

در ارزیابی فرضیه نتایج نشان داد که درمان اگزیستانسیال (وجودی ومعنا درمانی) بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله شهر تهران موثر است. در نتیجه این فرضیه با تایید رسید.نتایج این پژوهش با پژوهش پژوهش اکبري دهکردي و همکاران (1396)، داوودي و همکاران (1396)،شاداب و همکاران (1396)،نظری و همکاران (1395)،علی اکبری و همکاران (1394) همسو و همخوان است.

از آنجايي که تمرکز فعلي رويکرد اگزیستانسیال بر درمان جوياني است که در اين دنيا احساس تنهايي مي‌کنند و با اضطراب اين انزوا روبه رو هستند، درمان‌گر وجودي سعي مي‌کند اين تجربيات عميق انسان را درک کند (مي و يالوم، 2000). طبق رويکرد وجودي، جنبه‌هاي اساسي، شرايط انسان از اين قرارند: 1) توانايي براي خودآگاهي، 2) آزادي و مسئوليت، 3) به وجود آوردن هويت خويش و برقرار کردن روابط معنادار با ديگران، 4) جستجو براي معنا، مقصود، ارزش‌ها و هدف‌ها، 5) اضطراب به عنوان شرط زيستن، و 6) آگاهي از مرگ و نيستي.بالا بردن خودآگاهي که آگاهي از گزينه‌ها، انگيزه‌ها، عوامل تأثيرگذار بر فرد، و هدف‌هاي شخصي را شامل مي‌شود، هدف مشاوره است. موضوع آزادي و مسئوليت نيز به احساس تعهد ما نسبت به انتخاب کردن براي خودمان مي‌پردازد و اينکه ما در قبال زندگي خود، اعمالمان و عدم موفقيت در اقدام کردن مسئوليم. يکي از وظايف اصلي درمان‌گر اين است که به درمان‌جويان کمک کند تا بدانند چگونه به ديگران اجازه داده‌اند براي آنها تصميم بگيرند و ديگري اين است که آنها را ترغيب کند به سمت استقلال گام بردارند.ما انسان‌ها به روابط با ديگران وابسته‌ايم. مي‌خواهيم در دنياي ديگران مهم باشيم و احساس کنيم که حضور ديگران در دنياي ما  اهميت دارد. در وصرتي که بتوانيم تنها باشيم و به اعماق وجودمان برويم تا به توانمندي‌هاي خويش پي ببريم، روابط ما با ديگران بر مبناي خشنودي، نه محروميت ما استوار خواهد بود. ويژگي بارز انسان تلاش براي درک معني و هدف در زندگي است. وظيفه درمان‌گر اين است که به توانايي درمان‌جويان در کشف کردن نظام ارزشي که به زندگي آنها معني دهد و آن را از درون خويش به دست آورده باشند، اعتماد کند. بي‌معنايي در زندگي به پوچي، بي‌محتوايي و خلاء وجودي منجر مي‌شود و اين وضعيت درمان‌جو را دچار گناه وجودي مي‌کند. اين وضعيتي است که از احساس ناقص بودن يا پي بردن به اينکه آن چيزي نيستيم که بايد مي‌شديم، ناشي مي‌شود.بنابراين آفريدن معناي تازه در زندگي مي‌تواند به درمان‌جويان کمک کند. البته وظيفه درمان‌گر اين نيست که به درمان‌جويان بگويد معني خاص آنها در زندگي چه بايد باشد، بلکه او خاطرنشان مي‌سازد که آنها مي‌توانند حتي در رنج کشيدن معني پيدا کنند.

درمان‌گر وجودي مي‌تواند به درمان‌جويان کمک کند تا ياد بگيرند که چگونه ابهام و عدم قطعيت را تحمل کنند و چگونه زندگي کردن بدون پشتيبان مي‌تواند مرحله ضروري در انتقال از وابستگي به استقلال باشد. درمان‌گر و درمان‌جو مي‌توانند اين امکان را بررسي کنند که اگرچه کنار گذاشتن الگوهاي فلج‌کننده و ساختن سبک زندگي تازه براي مدتي مملو از اضطراب خواهد بود، اما زماني که درمان‌جو از روش‌هاي تازه بودن، رضايت بيشتري را احساس کند، اضطراب کاهش خواهد يافت و فرد احساس شادی درونی خواهد کرد. اين روش درماني به افراد مي‌آموزد که خوشبختي آنها و موفقيت آينده آنها، نه تنها در اتفاقات تلخ گذشته، بلکه در دستان خود آنهاست و آنها مي‌توانند آينده خود را همانگونه که دوست دارند رقم بزنند، نهايتاً درمان‌جويان مي‌توانند آگاهي سالمي را از مرگ پرورش دهند و از اين طريق نحوه اي که زندگي مي‌کنند را ارزيابي نمايند و اينکه چه تغييراتي را دوست دارند در زندگي خود ايجاد نمايند، ابداع کنند. آنهايي که از مرگ مي‌ترسند، از زندگي هم هراس دارند. اگر ما زندگي را تأييد کنيم و تا حد امکان به طور کامل در زمان حال زندگي کنيم در اين صورت دل مشغول پايان زندگي نخواهيم بود (کوري و کوری به ترجمه رنجگر و همکاران ،1393).

منابع

خوش کنش، ابوالقاسم و کشاورز، حسین (1395). رابطه شادکامی و سلامت روانی دانشجویان. اندیشه و رفتار، دوره2، شماره7، صص 41-52.

کوری. ماریان اشنایدر. کوری جرالد(.1942). مترجمان .بهاری. سیف لله رنجگر بابر امعلی .حسین شاهی بروائی حمید رضا .میر هاشمی . مالک .نقشبندی.سیامک . گروه درمانی .تهران .نشر روان چاپ سوم

غلامي، علي و بشليده، کيومرث(1395). اثربخشي معنويت درماني بر سلامت رواني زنان مطلقه، فصلنامه مشاوره و روان درماني خانواده، 1 (3): 321ـ 348، 1390.

Argyle, M. (2011). The psychology of happiness. London: Rutledge.

May, R., & Yalom, I., Existential psychotherapy In R.J. Corsini & D. wedding (Eds.), Current psychotherapies (6), 2000, 273-302, Itasca, IL: F.E. Peacock

 

گفتگو کنید

1 نظر

  1. سلام من درمورددرمان وجودی مطالعه میکنم ومقاله شما برایم جالب وراهگشا بود ممنون

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب را به دوستان خود به اشتراک بگذارید

خواننده گرامی

آیا می دانستید بسیاری از مشکلات شخصی و گروهی با کمک گرفتن از مشاوران منخصص به راحتی قابل حل می باشد.

دیر اقدام نکنید

به راحتی با کارشناسان ما در تماس باشید تا شما را برای انتخاب مشاور راهنمایی نمایند.
اینجا کلیک نمایید
لیست محتوا