تعیین اثربخشی درمان اگزیستانسیال بر رضایت زناشویی زنان متاهل 50 تا 70 ساله

تعیین اثربخشی درمان اگزیستانسیال بر رضایت زناشویی زنان متاهل 50 تا 70 ساله
خانم افسانه آباقری
خانم افسانه آباقری
مشاور طرح واژه درمانگر مشاوره فردی مشاوره پیش از ازدواج زوج درمانگر • مشاوره خانواده • مشاوره طلاق • مشاوره تحصیلی

تعیین اثربخشی درمان اگزیستانسیال بر رضایت زناشویی زنان متاهل 50 تا 70 ساله

افسر آباقری معیاری1، معصومه بهبودی2

[1] کارشناس ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن

[2] دکترای مشاوره خانواده، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین اثربخشی درمان اگزیستانسیال بررضایت زناشویی زنان متاهل 50 تا 70 ساله شمال شرق  شهر تهران بود.روش این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش حاضر شامل زنان متاهل 50 تا 70 ساله شمال شرق شهر تهران سال 97-1396می باشد.برای دستیابی به گروه نمونه به روش نمونه گیری تصادفی  چندمرحله ای  از بین کانون های فکری و فرهنگسراها و سراهای محله شمال شرق شهر تهران با روش قرعه کشی 4 فرهنگسرا و کانون و سرای محله انتخاب واز هر فرهنگسرا 40 کانون و سرای محله نفر  به صورت تصادفی از زنانی که به  مکان های مذکور در شمال شرق تهران مراجعه کرده بودند و سن بین 50 تا 70 سال داشتند وتمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند انتخاب شدند.در ابتدا تعداد نمونه 160 نفر بود و پس ازاینکه پرسشنامه ها بین 160 نفر تقسیم شد و سپس جمع آوری شد.  با توجه به جدول کوهن(دلاور،1384) ومیزان خطای 1 درصد30 نفر به صورت تصادفی و روش غربالگری که دارای سطح رضایت زناشویی پایین بودنددر دو گروه15  نفری ،آزمایشی وگروه کنترل قرار گرفتند .ابزار این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ بود و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید.نتایج نشان داد  :درمان اگزیستانسیال (وجودی ومعنا درمانی) بر رضایت زناشویی زنان متاهل 50 تا 70 ساله شهر تهران موثر است.

واژه های کلیدی : درمان اگزیستانسیال، معنادرمانی، درمان وجودی، رضایت زناشویی

مقدمه و بیان مسئله

خانواده مهم ترین نهاد اجتماعی وکوچک ترین هسته ی جامعه است که ازیک زن و مرد و فرزندان آنها تشکیل شده است. اساس و رکن اصلی خانواده به عنوان زیربنای جامعه، ازدواج است (گاتمن[1]، 1993، به نقل ازنريماني، عباسي، بيگيان و بختي، 1396) بدون تردید ازدواج بزرگ ترین و مهم ترین رویداد زندگی هر انسان است، به طوری که موفقیت یا شکست هریک از زوجین می تواند سرنوشت ساز باشد. در جوامع مختلف شاهد بسیاری از ناسازگاری های خانوادگی و از هم پاشیدگی های خانواده هستیم که میتوانند مهم ترین عامل ایجاد ناسازگاری ها و ناهنجاری های اجتماعی شوند. خانواده به لحاظ کارکردهایی که درجامعه برعهده دارد، ازجمله نهادهای موردتوجه پژوهشگران ونظریه پردازان حوزه های علوم رفتاری است. دراین زمینه، رضایت زناشویی به عنوان شاخصی از سلامت روابط زن وشوهر، بیش ازهمه موضوعات مورد توجه بوده است. همان طوری که تحقیق ساین[2] وهمکاران (2013) نشان داده است، رضایت زناشویی یکی ازمهم ترین عوامل تعیین کننده عملکرد سالم خانواده می باشد. رضایت زناشویی سهم عمده ای درتداوم زندگی زناشویی دارد. به عبارتی دیگر، نارضایتی زناشویی می تواند در نهایت به تحمل یکدیگر و یا طلاق منجرشود. درتحقیقات مربوط به طلاق نیز این امر نشان داده شده است؛ طبق نتایج این گونه تحقیقات، رضایت از زندگی زناشویی یکی از تبیین کننده های مهم نگرش به طلاق به شمار رفته و نارضایتی زناشویی  و برآورده نشدن انتظارات همسران از یکدیگر ازجمله عواملی هستندکه با  نگرش به طلاق ارتباط دارند.رضایت زناشویی حالتی ازخشنودی و رضایت از ازدواج است که ازجنبه ی درون فردی، تجارب ذهنی، میان فردی و انتظارات انسان از ازدواج با واقعیات زندگی نشأت می گیرد. به بیانی دیگر رضایت زناشویی به احساس عینی ازخشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و مرد است وقتی همه جنبه های زندگی مشترک را در نظر بگیرند (سينگ[3] وهمکاران، 2005 ؛ به نقل از باباخانی وهمکاران ،1394) .

در این راستا رویکردهاي درمانی بسیاري ایجاد شده و به کار گرفته شده اند. اما یکی از رویکردهاي درمانی که به نظر میرسد برافزایش شادکامی و رضایت زناشویی تأثیر بسزایی دارد، رویکرد وجودي است، از آنجاییکه درمـان وجـودي شـخص را بـه درون خـویش فـرا میخواند و با توجه به اینکه زعمدتاً در پی یافتن کسی یا اشخاصی هستند تا مسـئولیت زنـدگی خـود را بـر دوش آن ها بیفکنند، لذا از نظر پژوهش گر این رویکرد می تواند پاسخگوي نیازهاي این گروه از مراجعان در درمان باشد. رویکرد وجودی از احترام به انسان، از کاوش کردن ویژگی هاي جدید رفتار انسـان، و روش هـاي گونـاگون بـراي شناختن افراد حمایت می کند. درمان گران وجودي به جاي تعیین کردن مقررات براي درمان سـعی مـی کننـد ایـن تجربیـات عمیق انسان را درك کنند( می[4] و یالوم[5]،2000 ).برداشت وجودي از ماهیت انسان را با این عقیـده مـی تـوان درك کـرد کـه وجود ما، هرگز یک بار براي همیشه تثبیت نشده است، بلکه ما مرتباً خود را از طریق برنامه هاي خویش دوبـاره مـیآفـرینیم. انسانها دایماً در حال تحول، شکل گرفتن، تکامل یافتن و شدن هستند. انسان بودن اشاره دارد به اینکه ما به وجودمان پـی میبریم و به آن معنی میدهیم.مشاورینی که از دیدگاه وجودي به روان درمانی منگرند بر مسئولیت شخص مراجع در زنده کردن خود واقعـیاش تأکید دارند. تفکر وجودي به این امر اشاره دارد که انسان ها ظرفیت و توانایی لازم براي خودراهبري و ارائه رفتارهایی آگاهانه و ارادي را در اختیار دارند. بنابراین وظیفه مشاور این است که با حمایت و یاري رسانی، مراجع را وادار به تلاش کند تا از ایـن طریق کنترل هستی اش را در دست گیرد. در فرآیند تغییـر، مراجـع بایـد نیـروي لازم را از طریـق اعتمـاد بـه مرجـع قیـاس درونی اش کسب کند و ابزار اصلی در این راه چیزي نیست جز خواستن مراجع. هدف اصلی در درمان هاي وجودي ایـن اسـت که مراجعین، شیوه صحیح تري را در زندگی دنبـال کننـد، افـراد مسـئولی باشـند، ارزشهایشـان را خودشـان انتخـاب کننـد، اهدافشان را بیابند، تعریف کنند و برآن اساس زندگی نمایند. در این راه مشاورین باید مراجعین خود را در انجام کارهـایی کـه براساس اهداف و ارزشهایشان بنا شده اﺳﺖ، تشویق و حمایت کنند (کوري[6]،2010، به نقل از غلامي و بشليده، 1395).

حال با عنایت به مطالب بالا سوال تحقیق این گونه بیان می شود آیا رویکرد اگریستانسیالیسم(درمان وجودی و معنادرمانی بر رضایت زناشویی زنان متاهل۵۰تا۷۰سال شمال شرق تهران موثر است ؟

[1] . Guttmann

[2] sine

[3] sing

[4] May

[5] Yalom

[6] Ckory

روش پژوهش

این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. برای دستیابی به گروه نمونه به روش نمونه گیری تصادفی  چندمرحله ای  از بین کانون های فکری و فرهنگسراها و سراهای محله شمال شرق شهر تهران با روش قرعه کشی 4 فرهنگسرا و کانون و سرای محله انتخاب واز هر فرهنگسرا 40 کانون و سرای محله نفر  به صورت تصادفی از زنانی که به  مکان های مذکور در شمال شرق تهران مراجعه کرده بودند و سن بین 50 تا 70 سال داشتند وتمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند انتخاب شدند. در ابتدا تعداد نمونه 160 نفر بود و پس از اینکه پرسشنامه ها بین 160 نفر تقسیم شد و سپس جمع آوری شد ؛  با توجه به جدول کوهن ومیزان خطای 1 درصد30 نفر به صورت تصادفی و روش غربالگری که دارای سطح رضایت زناشویی بودند در دو گروه 15  نفری، آزمایشی و گروه کنترل قرار گرفتند.

رضایت زناشویی انریچ

مقیاس انریچ خلاصه شده ی عبارت پر بار سازی و تقویت رابطه، ارتباط و رضایت خاطر می باشد. این مقیاس در ابتدا برای توصیف پویایی های ازدواج، جهت پژوهش ایجاد شد. اما اندک زمانی نگذشت که به عنوان یک ابزار تشخیص، برای زوج های متاهلی که به دنبال مشاور ازدواج و غنی سازی آن بودند به کار گرفته شد(السون، 1989). نسخه اصلی آزمون دارای 115 سوال است که شامل ابعاد و موضوعات شخصیتی، ارتباطات، حل تعارض، مسائل مالی، اوقات فراغت، روابط جنسی، تربیت فرزندان، ارتباط با خانواده اصلی و دوستان، نقش های همسری و جهت گیری مذهبی و معنوی می باشد. با توجه به طولانی بودن سوالات مقیاس فرم های متعددی از آن استخراج شده است. اولین بار السون  فرم 115 سوالی آن را معرفی نمود و سپس فرم 47 سوالی آن ساخته شد (السون و فورور ، 1993) و در اواخر فرم 25 سوالی آن ایجاد گردید (وادسپای، 1998).السون و دیگران (1998) اعتبار فرم اخیر، با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ 0/92 گزارش کرده اند. در کشور ما اولین بار سلیمانیان و نوایی نژاد همبستگی درونی آزمون را برای فرم بلند 0/93 و برای فرم کوتاه 0/95 محاسبه کرده اند. در یک پژوهش مهدویان (1376) در کار روی اعتبار آزمون با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با روش باز آزمایی ، به فاصله ی یک هفته ( برای مردان 0/937 و برای زنان  0/944 و برای مردان و زنان 0/94 ) به دست آورد. این ضریب برای خرده مقیاس های هدف گزینی، رضایت زناشویی، مسایل شخصیتی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، فعالیت های اوقات فراغت، رابطه ی جنسی، فرزندان و فرزند پروری، خانواده و دوستان، نقش های مساوات طلبی، و جهت گیری مذهبی گروه مردان و زنان به ترتیب عبارت بودند از:

0/72، 0/85، 0/76، 0/76، 0/76، 0/081، 0/63، 0/69، 0/87، 0/69، 0/62و 0/73ضمن آنکه ضریب آلفای48 سوالی پرسشنامه در پژوهش میرخشتی 92/0 به دست آمده است.همچنین ضریب همبستگی پرسشنامه با مقیاس های رضایت خانوادگی از 0/41 تا 0/60 و با مقیاس های رضایت زندگی از 0/32 تا 0/41 می باشد. کلیه ی خرده مقیاس های پرسشنامه ENRICH ، زوج های ناسازگار و سازگار را متمایز می کنند و این نشان می دهد که این پرسشنامه از روایی ملاک خوبی برخوردار است. ( عامری، 1381). فرورس و آلسون (1989) در یک کار پژوهشی میزان اعتبار و کاربرد کلینیکی این پرسشنامه را مورد بررسی قرار دادند. آنان تعداد 5039 زوج را به صورت تصادفی مقطعی انتخاب کرده و مقیاس چند وجهی ENRICH را به کار بردند. بررسی نشان داد که توانایی تمیز زوجین خوشبخت از زوجین غیر خوشبخت (ناسازگار) از طریق این مقیاس 85 تا 95 درصد از دقت و صحت برخوردار است.

وادسپای (1998) در زمینه ی روایی و اعتبار آزمون ، تحقیقات گسترده ای انجام داده است. خلاصه نتایج حاصل از پژوهش های وی به شرح زیر است. میزان اعتبار آزمون به روش آزمون- آزمون مجدد بین 0/65 تا 0/94 ، میزان همسانی درونی بر اساس آلفای کرونباخ 0/69 تا 0/97 و میزان توانایی تمیز و طبقه بندی 90/9 درصد است. در بررسی روایی مقیاس ENRICH با مقیاس جو خانواده (FCS) و مقیاس سازگاری زوجین (DAS) مقایسه شد. علاوه بر آن مقایسه ی بررسی های انجام شده توسط این مقیاس بین زوجین خوشبخت و پایدار با طلاق گرفته و در حال طلاق ، روایی این مقیاس را تایید کردند. در بررسی هر یک از ابعاد ده گانه ی مقیاس ، ملاحظه شد که میزان آلفا بین 0/69 تا 0/97 و میزان همبستگی بین آزمون و آزمون مجدد در فاصله ی 4 هفته بین حداقل 0/65 و حداکثر 0/94 می باشد. در بررسی های انجام شده ملاحظه شد که در کل نتایج حاصله بین گروه های جنسی (مرد و زن) تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی در مقایسه با سه گروه زوجین حامله، معمولی و درحال مشاوره، بین دو گروه مردان و زنان در ابعاد ارتباط، روابط جنسی و تربیت کودکان تفاوت دیده شد.

پروتکل درمان اگزیستانسیالیسم

رویکرد اگزیستانسیال از این نظر که به فن گرایش ندارد با اغلب درمان هاي دیگر تفاوت دارد، اما این بدان معنـا نیسـت که آن ها مجموعه اي از فنون نامستقیم را به کار گیرند، بلکه این درمانگران یک رشته فرضها و نگـرشهـایی را دارنـد کـه مداخله آنها را با درمانجویان هدایت میکند. دورزن ـ اﺳﻤﯿﺖ(1997)3 قاعده اصلی کاراگزیستانسیال را درمان وجودی می داند .وی وجـودي را پـذیرا بـودن نسـبت بـه خلاقیت فردي درمان گر و درمان جو می داند و معتقد است مداخله ها بایستی با شخصیت و سبک درمان گر هماهنگ و نسـبت به نیاز هر درمانجو حساس باشد. یعنی مداخلهها پاسخگوي نیازهاي منحصربه فرد هر درمـانجـو باشـد (دورزن ـ اسـمیت، 1997؛ والش و مک الوین، .(2002 با این مقدمه پروتکل درمانی را به شرح ذیر بیان میکنیم.

جلسه اول: برقراري رابطه مشاوره اي و تکمیل فرم پذیرش اولیه و گرفتن شرح حال از مراجع و ارزیابی بالینی اولیه، بررسی نرخ هاي مراجع درباره خویش، دنیا و ارتباط با دیگران (البته سنجش در تمام طول درمان ادامه خواهد داشت).

جلسه دوم: آشنا ساختن مراجع با رویکرد وجودي، بررسی مجدد فرضیه ها و باورهـاي اساسـی فـرد کـه منجـر بـه هدایت اعمال و افکار درمانجو می شود و آگاه ساختن مراجع با مفهوم آگاهی، مسئولیت و آزادي و کنترل درونی و بیرونی.

جلسه سوم: بررسی دفاع هاي روانی مراجع که وي را در برابر آگـاهی از مسـدولیت محافظـت مـی کنـد. برخـی از شایع ترین دفاع ها شامل اجباري گري، جابه جایی مسئولیت و انداختن آن به دوش دیگران، انکار مسئولیت »)قربانی بی گنـاه«، »از دست کنترل«، دوري از رفتار خودمختار و ناهنجاري در تصمیم گیري.

جلسه چهارم: کمک به درمان جو در جهت پذیرش مسئولیت از طریق شناساندن شیوه هاي مسئولیت گریزي، مانند نسبت دادن تمام گرفتاريها و مشکلات به دیگران.

جلسه پنجم: آوردن مراجع به موقعیت اینجا و اکنون و شرایط کنونی و پشت سر گذاشتن آنچه که در گذشته به وقوع پیوسته است.

جلسه ششم: گفتگو پیرامون محدویت هاي مسئولیت: (1 درك اینکه گاهی زندگی بیانصـاف و سـتمگـر اسـت. (2 درك اینکه در نهایت از بعضی از رنج هاي زندگی و از مرگ نمی توان گریخت. (3 درك اینکه هر قدر هم به دیگران نزدیـک شوم، باز باید به تنهایی با زندگی مواجه شوم. ( 4 درك اینکه هرچه قدر هم از دیگران راهنمـایی و حمایـت گرفتـه باشـم، در نهایت مسئولیت شیوه زندگی ام بر عهده خودم است. و سوق دادن مراجع به این آگاهی که با وجود ضریب بد اقبالی هـا مـنش فرد است که تعیین کننده چگونگی پاسخ به این کاستی هاست.

جلسه هفتم: کار روي احساس گناه و اضطراب اگزیستانسیالیسمی (وجودي) و استفاده از آن بـه عنـوان نـدایی درونـی بـراي کمک و تحقق بخشیدن به آرزوهاي فردي.

جلسه هشتم: متعهد کردن درمانجو به انجام یک عمل از طریـق کـار روي قـدرت اراده و انتخـاب فـرد و گفتگـو پیرامون موضوع تنهایی اگزیستانسیال و مواجه کردن مراجع با تنهایی.

جلسه نهم: کار روي مفهوم معناي زندگی و ارزش ها، مرگ و نیستی، فقدان معنا و پیامدهاي بالینی آن.

جلسه دهم: مرور مفاهیمی که در جلسات پیش بیان شد و ایجاد تعهد قوي در مراجـع در پایبنـدي بـه تعهـدات از طریق رابطه عمیق و موفقی که میان درمانگر و درمانجو برقرار شده است.

( پروتکل مذکور برگرفته از کتاب رواندرمانی اگزیستانسیال اروین یالوم  (2000) می باشد).

برای مقایسه پیش آزمون وپس آزمون گروه آزمایش وگروه کنترل از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.

تجزیه و تحلیل داده ها

در جدول 4-1 فراوانی و درصد میانگین و انحراف استاندارد سن گروه آزمایش و گروه کنترل به تفکیک ارائه شده است.

 

جدول 1. میانگین و انحراف استاندارد سن به تفکیک گروه

 

متغیر

گروه آزمایش

گروه کنترل

 

میانگین

انحراف استاندارد

میانگین

انحراف استاندارد

سن آزمودنی ها

45/59

25/7

49/58

64/8

همانگونه که در جدول 1 مشاهده می شود، میانگین سنی گروه گروه آزمایش برابر با 59/45 و میانگین گروه کنترل 58/49 می باشد.

جدول2. محاسبه شاخص های توصیفی  متغیر رضایت زناشویی و مولفه های آن در گروههای مورد مطالعه (30=n)

شاخص های آماری متغیرها

تعداد

میانگین

انحراف معیار

رضایت زناشویی کل

گروه آزمایش

پیش از آزمون

15

43/42

62/4

پس از آزمون

15

42/53

91/4

 

گروه کنترل

پیش از آزمون

15

82/43

44/5

پس از آزمون

15

51/45

61/5

هدف گزینی

گروهآزمایش

پیش از آزمون

15

20/7

36/2

پس از آزمون

15

20/9

85/2

 

گروه کنترل

پیش از آزمون

15

73/7

12/3

پس از آزمون

15

46/8

20/3

مسایل شخصیتی

گروه آزمایش

پیش از آزمون

15

60/6

32/2

پس از آزمون

15

46/8

77/2

 

گروه کنترل

پیش از آزمون

15

46/7

84/1

پس از آزمون

15

26/8

40/2

ارتباط

گروهآزمایش

پیش از آزمون

15

40/7

82/2

پس از آزمون

15

53/9

72/2

 

گروه کنترل

پیش از آزمون

15

86/6

92/1

پس از آزمون

15

86/7

44/2

 

حل تعارض

گروهآزمایش

پیش از آزمون

15

26/7

52/2

پس از آزمون

15

53/9

29/2

 

گروه کنترل

پیش از آزمون

15

33/7

25/2

پس از آزمون

15

20/8

62/2

مدیریت مالی

گروه آزمایش

پیش از آزمون

15

73/6

71/2

پس از آزمون

15

33/8

15/3

 

گروه کنترل

پیش از آزمون

15

40/6

16/2

پس از آزمون

15

66/6

58/2

رابطه ی جنسی

گروه آزمایش

پیش از آزمون

15

33/5

67/1

پس از آزمون

15

33/7

95/1

 

 

 

گروه کنترل

پیش از آزمون

15

6

23/2

پس از آزمون

15

13/7

84/1

 

 

 

 

جدول (2)، شاخص‌های توصیفی متغیر رضایت زناشویی و مولفه های آن را به تفکیک گروه های مورد مطالعه در پیش از آزمون و پس از آزمون نشان می‌دهد. همانطور که مشاهده می شود میانگین پس آزمون نمره کل رضایت زناشویی ، هدف گزینی ، رضایت زناشویی ، مسایل شخصیتی ، ارتباط ، حل تعارض ، مدیریت مالی و رابطه ی جنسی در گروه آزمایش به ترتیب برابر با 52/40، 9/20، 8/46، 9/53، 9/53 و 7/33 و میانگین پس آزمون در گروه کنترل به ترتیب برابر با 46/60، 8/46، 8/26، 7/86، 8/20 و 7/13 می باشد.

جدول 3.  نتایج آزمون باکس برای بررسی مفروضه همگنی ماتریس پراکندگی(30=n)

 

شاخص آماری

آماره باکس

آماره F

درجه آزادی 1

درجه آزادی 2

سطح معناداری

گروه ها

11/16

588/0

21

88/2

930/0

با توجه به مقدار (930/.= p، 0/588= (2و21/88) F )، آزمون همگنی ماتریس های پراکندگی معنادار نمی باشد. بدین ترتیب فرض همگنی ماتریس پراکندگی برقرار می باشد.

جدول 4. نتایج تحلیل کوواریانس رضایت زناشویی در گروه های آزمایش و کنترل برای آزمون اثر متقابل (30=n)

 

منبع

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین  مجذورات

F

سطح معنیداری

بین گروه ها

رضایت زناشویی

56/23

1

56/23

89/7

002/0

خطا

رضایت زناشویی

13/19

28

39/3

 

 

 

 

 

کل

رضایت زناشویی

69/24

30

 

 

 

 

 

 

با توجه به داده های جدول4، اثر متقابل بین پیش آزمون رضایت زناشویی گروه معنی دار نیست، معنی دار نبودن اثر متقابل نشان می دهد که داده ها از فرضیه همگنی شیب های رگرسیون پشتیبانی می کند.

جدول 5. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس  (30=n)

 

آزمون

مقدار

آماره F

درجه آزادی گروه

درجه آزادی خطا

سطح معناداری

آزمون لامبدای ویلکز

679/0

28/9

2

25

003/0

مطابق جدول 5، چون در سطح اطمينان 95% و خطاي اندازه گيري 05%=، سطح معناداری آزمون لامبدای ویلکز کوچکتر از 05/0 محاسبه شده است [001/0>P، 28/9=(25 و 2) F، 679/0=Wilks’ Lambda]، بنابراین فرض صفر رد و فرضیه پژوهش تایید می گردد؛ یعنی بین دو گروه حداقل در یکی از متغیرهای مورد آزمون تفاوت معناداری وجود دارد.

جدول 6. خلاصه تحلیل کوواریانس رضایت زناشویی در گروههای آزمایش و کنترل با حذف اثر متقابل (30=n)

 

منبع

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین  مجذورات

F

سطح معنیداری

مجذور اتا

بین گروه ها

رضایت زناشویی

54/9

1

54/9

71/8

000/0

276/0

خطا

رضایت زناشویی

01/9

26

19/1

 

 

 

 

 

 

کل

رضایت زناشویی

55/18

30

 

 

 

 

همان طوری که در جدول 6 ملاحظه می شود نتایج تحلیل کوواریانس رضایت زناشویی (276/.=Eta، 05/0>P،  71/8= (26 و 1) F) نشان می دهد بین میانگین‌های پس آزمون دو گروه پس از حذف اثر متغیر تصادفی کمکی اختلاف معناداری وجود دارد؛ به عبارت دیگر بین رضایت زناشویی گروه آزمایش با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد.بدین ترتیب بین میانگین دو گروه آزمایش و کنترل در رضایت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد، در نتیجه فرضیه پژوهش تایید می شود.

بحث و نتیجه گیری

در ارزیابی فرضیه جزئی دوم ،نتایج نشان داد که درمان اگزیستانسیال (وجودی ومعنا درمانی) بر شادکامی زنان متاهل 50 تا 70 ساله شهر تهران موثر است. در نتیجه این فرضیه با تایید رسید.نتایج این پژوهش با پژوهش پژوهش اکبري دهکردي و همکاران (1396)، داوودي و همکاران (1396)،شاداب و همکاران (1396)،نظری و همکاران (1395)،علی اکبری و همکاران (1394)ماردیو ساکز (2016)،دینر و همکاران(2015)، فابریکاتور و همکاران(2014)، استارکس و هوگی (2013)، ربیکا و جیاکینگ(2012)، پولنر (2000)، الیسون (1999)و ژینا (1996) همسو و همخوان است.

بايد گفت که برخي مطالعات بر اين مسأله تأکيد کرده‌اند که سطح اضطراب، افسردگي و معنايابي در کيفيت ازدواج، رابطه‌ي معناداري با سطح رضايت و رابطه زناشويي دارد (فرانکل ،2012،گارو و والکر ،2001). به نظر مي‌رسد موارد ذکر شده به عنوان عواملي در کيفيت ازدواج، در تفکرات وجودي مورد بحث قرار گرفته‌اند. در واقع موضوعاتي از قبيل رابطه‌ي من ـ تو، آزادي وجودي، معناي زندگي، اضطراب وجودي و بحث زمان، در ديدگاه وجودي به عنوان بخش جدايي ناپذير وجود انسان شناخته شده‌اند، حتي هنگامي که فرد ازدواج مي‌کند. همچنين هدف اصلي مشاوران وجودي کمک کردن به افراداست تا از امکانات و شرايط متنوع در زندگي‌شان آگاه شوند و به اين ترتيب کيفيت زندگي خود را افزايش دهند (کلانترکوشه ،2011). لانتز (1999)بيان مي‌کنند که هدف روان‌درماني وجودي کمک به زوجين جهت افزايش آگاهي آنها به سوي عشق، وفاداري، توجه و معناي ازدواجشان و کاهش بيگانگي است. از ديگر مسائل اساسي که درمان وجودي به آن مي‌پردازد مرگ است. مواجهه‌ي فرد با مرگ، قدرتمندترين تجربه‌ي بيدارگر است.

چنين تقابلي توان تغيير عظيم در سبک و طريق زندگي فرد در جهان را فراهم مي‌کند. مواجهه با تجربه‌ي بيدارکننده فرد را متقاعد مي‌کند تا موهبت‌هايي که در اختيار دارد را مدنظر قرار دهد (کورسینی و ودینگ ،2011). در خصوص نگرش رويکرد وجودي نسبت به روابط نيز بايد گفت که مارتين بوبر دو نوع از روابط را در جهان مطرح مي‌کند که عبارتند از رابطه‌ي «من ـ تو» و رابطه‌ي «من ـ آن» در تفکرات وجودي «آن» تنها ماهيت دارد در حالي که «تو» مانند «من» وجود دارد و ماهيت خود را  در طول زندگي و هنگام رابطه برقرار کردن با ديگران مي‌سازد. همچنين تو و من منحصر به فرد، منفرد و بدون جايگزين هستند. هنگامي که «من» رابطه‌اي با «آن» برقرار مي‌کند، دليلش استفاده کردن از «آن» است.

اما رابطه‌ي «من ـ تو» هدفش استفاده‌اي فراتر از رابطه است. همچنين ويژگي‌هايي از جمله وجود داشتن براي يکديگر و اعتقاد به آزادي فردي ديگري در رابطه‌ي من ـ تو ديده مي‌شود. اين وظيفه‌ي درمانگران وجودي است که به انسان‌ها در غالب زوج کمک کنند به شيوه اي اقدام و عمل کنند که رابطه‌ي «من ـ تو» را موجب گردد. زوج مي‌توانند رابطه‌اي عالي براي زندگي خود فراهم کنند و به طور مداوم زندگي زناشويي خود را با موفقيت ادامه دهند اگر به اين مسائل آگاهي يابند(ونتیمیگلیا،2008). کلانتر کوشه (2012) در پژوهش خود به اين نتيجه رسيد که تمايز خود و ايجاد رابطه من ـ تو منجر به تقويت رضايت زناشويي مي‌شود که علت آن قادر ساختن فرد به توسعه‌ي يک احساس غني‌تر، مطمئن‌تر و پاداش‌دهنده‌تر نسبت به خود است. از ديگر عوامل اثرگذار در درمان وجودي، آزادي است. در مشاوره‌هايي که به مسائل مربوط به زوج مي‌پردازند، مشاوران فرصت‌هايي را به کار مي‌گيرند تا زوج به تمرين آزادي، مسئوليت، توانمندي، و دروني کردن منبع کنترل بپردازند (سامپسون و لاب ،2006). تأکيد درمان وجودي بر ازادي و مسئوليت موجب افزايش احساس مسئوليت فرد در قبال رابطه و خوشبختي خود در رابطه مي‌شود. همچنين اين مفهوم موجب افزايش احترام فرد به آزادي همسرش نيز مي‌گردد. رازی (2012) ولاستمن و همکاران (2000) نشان مي‌دهند که درمان وجودي بر تغيير منبع کنترل از بيروني به دروني مؤثر است که همين عامل مي‌تواند مؤلفه‌هاي رضايت زناشويي را تحت‌تأثير قرار دهد. از سوي ديگر بايد چنين عنوان کرد که در بسياري از پژوهش ها بر اهميت يافتن معنا، در کيفيت ازدواج تأکيد شده است. همچنين آمارها نشان مي‌دهند که وجود معنا در ازدواج تأثير مثبتي بر رابطه زناشويي مي‌گذارد. گاهي خود ازدواج مي‌تواند وسيله‌اي براي ساختن معنا باشد که با ايجاد ازدواجي واقعي از جانب زوجين آغاز مي‌شود (کلانتر کوشه وهمکاران ،2012). بيشترين تغييرات در خانواده و ازدواج هنگامي رخ مي‌دهد که زوجين مي‌توانند معنايي را براي تغيير بيابند. در کار بر روي کيفيت زندگي زوج، مهم‌ترين وظيفه مشاور افزايش آگاهي زوج از معنا و معاني بالقوه‌اي است که در زندگي آنها وجود دارد . به طور کل بايد گفت خوشبختي محصول درگيري خلاقانه با دنياست. وقتي ظرفيت‌هاي بالقوه خود را شکوفا مي کنيم تا حدودي طعم رضايت را احساس مي کنيم. و بالاخره بر اساس تفکر وجودي، انساني که زندگي خالصانه ندارد، تابع ارزشهاي کليشه‌اي و نامتمايز است که ديگران به او خورانيده‌اند و خود وي آنها را صادقانه و خالصانه برنگزيده است. بنابراين زندگي بري از خلوص سعي مداومي براي به زور قرار دادن خويش و دنيا در درون الگوهاي سفت و سخت و از پيش تعيين شده، مي‌باشد. در اين نوع زندگي ارزش‌ها همچون واقعياتي عيني جوله داده مي‌شوند و شخصي که تابع اين شکل از زندگي هست حتي نمي‌داند که اين ارزش‌ها انتخابي هستند. انتخاب آگاهانه و مسئولانه فرد را با شيوه‌هاي مختلف بودن آگاه مي‌کند. بنابراين فرد از بودن واقعي خود ابايي ندارد. از مواجهه با خود و واقعيت‌هاي وجودي مضطرب نمي‌وشد. در واقع اضطراب‌هايي که در اين مقوله مطرح مي‌شود به رشد و بالندگي فرد منجر خواهد شد. تنهايي و مرگ به جاي اينکه اضطراب فرد را افزاش دهد بر غناي زندگي او خواهد افزود و اين خود گام بزرگي در جهت افزايش رضايتمندي از زندگي است.

منابع

باباخانی، وحیده، نوابی نژاد، شکوه، شفیع آبادی، عبدلله وکیامنش، علیرضا(1394)اثربخشی آموزش رویکرد یکپارچه فلدمن برافزایش ذهن آگاهی وکاهش تعارضات زناشویی، روانشناسی خانواده، دوره 2، شماره

نريماني، محمد؛ عباسي، مسلم؛ بگيان کوله، محمدجواد و بختي، مجتبي(1396) مقايسه اثربخشي دو رويکرد آموزشي مبتني بر پذيرش و تعهد (ACT) و روايت درماني گروهي بر تعديل طرح‌واره‌هاي ناسازگار اوليه در مراجعان متقاضي طلاق، فصلنامه مشاوره و روان‌درماني خانواده، 4 (1): 1ـ 28،

کوری. ماریان اشنایدر. کوری جرالد(.1942). مترجمان. بهاری. سیف لله رنجگر بابر امعلی. حسین شاهی بروائی حمید رضا. میر هاشمی.  مالک. نقشبندی.سیامک.  گروه درمانی. تهران. نشر روان چاپ سوم

غلامي، علي و بشليده، کيومرث(1395). اثربخشي معنويت درماني بر سلامت رواني زنان مطلقه، فصلنامه مشاوره و روان درماني خانواده، 1 (3): 321ـ 348، 1390.

May, R., & Yalom, I., Existential psychotherapy In R.J. Corsini & D. wedding (Eds.), Current psychotherapies (6), 2000, 273-302, Itasca, IL: F.E. Peacock

Investigating the Efficiency of Existential Treatment on the Marital Satisfaction of 50-70-Year Old Married Women

Afsar Abagheri Meyari , Masoumeh Behboudi

[1] Master of Family Counseling, Islamic Azad University, Roudehen Branch

[2] Ph.D. Family Counseling, Faculty Member of Islamic Azad University, Roudehen Branch

Abstract

This study aims to investigate the efficiency of existential treatment on Marital satisfaction of 50-70-year old married women in the north eastern part of Tehran city. This research is a semi-experimental study with pretest-posttest plan and control group. The statistical population of this research includes 50-70-year old married women in the north eastern part of Tehran city during 2017-18. Multi-stage random sampling method was used to achieve the sample group among the intellectual centers, cultural centers, and local public centers in the north eastern part of Tehran; 4 cultural, intellectual and local public centers were selected by random, and 40 women of 50-70 years old in each center who were willing to participate in this research were selected by random. The sample volume was 160 at the beginning. So, the questionnaires were distributed among 160 people. According to Cohen table (Delavar, 2005) and considering 1% error, 30 persons with low level of marital satisfaction were selected by random and using screening method, who were positioned in two 15-member groups – test group and control group. The research tool was Enrich marital satisfaction scale, and covariance analysis test was used to analyze the data. The results indicated that existential treatment (existential and semantic therapy) in effective in marital satisfaction of 50-70-year old married women in Tehran.

Keywords: existential treatment, semantic therapy, marital satisfaction

Introduction and Problem Statement

The family is the most important social institution and the smallest core of society, consisting of male and female Marriage is the basis of the family as the infrastructure of society (Guttmann, 1993, quoted by Narimani, Abbasi, Bejian and Bakhty, 1396) and their children. Undoubtedly, marriage is the greatest and most important event of every human being, so that the success or failure of each of the couples can be decisive. There are many family incompatibilities and family disruptions in many societies that can be the most important cause of inconsistencies and social anomalies. The family, in terms of its functions in the community, is among the institutions of interest for researchers and theorists of the field of behavioral sciences. In this regard, marital satisfaction as an indicator of the health of women and girls is more than any other topic. Sine et al. (2013) have shown that marital satisfaction is one of the most important determinants of the family’s healthy performance. Marital satisfaction is a major contributor to marital life. In other words, marital dissatisfaction can ultimately lead to bearing each other or divorce. In divorce studies, this has also been shown. According to the results of this research, marital satisfaction is one of the major explanatory attitude to divorce, marital dissatisfaction and the lack of meeting the expectation of spouses from one another are among the factors associated with the attitude toward divorce. Marital satisfaction is a state of happiness and satisfaction of marriage that comes from the inside, individual experiences, interpersonal experiences, and human expectations of marriage with life’s realities. In other words marital satisfaction is an objective feeling of pleasure and satisfaction experienced by males and females when considering all aspects of common life (Sing et al., 2005; quoted from Babakhani et al., 1394).

In this regard, different treatment approaches are created and applied. Existential approach is one the treatment approaches that seems to have a significant effect on happiness and marital satisfaction as the existential treatment calls the person to himself. Given the fact that people usually try to find someone to delegate their responsibility of life to, the author believes that this approach can satisfy the need of this type of people seeking treatment. Existential approach supports respecting human, exploring new features in human behavior, and different methods to characterize people. Instead of specifying regulations for treatment, the expensive existential treatment tries to apprehend these deep human experiences (May and Yalom, 2000). Existential impression from the human nature can be understood with the belief that our existence has never been fixed once for all; we are constantly re-creating ourselves by our plans. People are constantly evolving, forming, and transforming. Being human points out that we understand our nature and give meaning to it. The consultants seeing psychotherapy from existential point of view focus on the responsibility of the attending person in reviving his true nature. Existential thinking points to the fact that people have the necessary capacity and ability for self-leading and presenting conscious and voluntary behaviors. Therefore, the consultant’s responsibility is to prompt the attendant by support and help to try his best to take the control of his life this way. During the change process, the attendant should acquire the necessary power by confiding in his inner analogy reference. The main tool in this process is nothing but the attendant’s will. The main purpose of existential treatments is that the attendants follow a better life style, be responsible, select their values themselves, find their goals, and live accordingly. In this regard, the consultants should encourage and support their attendants to act based on their goals and values (Ckory, 2010, quoted from Gholami and Beshlideh, 2016).

Now, given what mentioned above, the research question arises as whether existential approach (existential and semantic therapy) is effective in the marital satisfaction of 50-70-year old married women in the north eastern part of Tehran?

Research Methodology

This research is a pretest-posttest semi-experimental study with a control group. Multi-stage random sampling method was used to achieve the sample group among the intellectual centers, cultural centers, and local public centers in the north eastern part of Tehran; 4 cultural, intellectual and local public centers were selected by random, and 40 women of 50-70 years old in each center who were willing to participate in this research were selected by random. The sample volume was 160 at the beginning. So, the questionnaires were distributed among 160 people. According to Cohen table (Delavar, 2005) and considering 1% error, 30 persons with low level of marital satisfaction were selected by random and using screening method, who were positioned in two 15-member groups – test group and control group.

Enrich Marital Satisfaction: the scale is a summary of the expression of enrichment and the strengthening of relationship, communication, and satisfaction. This scale was originally developed to describe marriage dynamics. However, shortly afterwards, it was used as a diagnostic tool for married couples seeking marriage counseling and enrichment (Alson, 1989). The original version of the test contains 115 questions that include personality dimensions, personality issues, communication, conflict resolution, financial issues, leisure time, sexual relations, parenting, communication with the original family and friends, marital roles, and religious and spiritual orientation. Due to its longness, several forms have been extracted from it. For the first time, Ellson introduced a 115-question questionnaire, and then a 47-question form was made (Ellson & Foorer, 1993) and finally, 25 questions were created (Wadspy, 1998). Ellson et al. (1998) validated the recent form using the Cronbach’s alpha coefficient as much as 0.92. Soleimanian and Navaeinejad for the first time have calculated the internal correlation of the test for a long form as much as 0.93 and 0.95 for a short form in Iran. Mahdavian (1997) worked on the validity of the test using the Pearson correlation coefficient and by the method of screening, at intervals of one week (0.937 for male and 0.944 for female and 0.94 for male and female). Accordingly, the coefficient for targeting subscales, marital satisfaction, personality issues, communication, conflict resolution, financial management, leisure activities, sexual relations, children and parenting, family and friends, egalitarian roles, and religious orientation were as follows:

0.72, 0.85, 0.76, 0.76, 0.76, 0.81, 0.63, 0.69, 0.87, 0.69, 0.62 and 73/0, while the Alpha coefficient of the 48-question scale was as much as 0.92 in Mirkhashti’s research. In addition, the correlation coefficient of the questionnaire with family satisfaction scales was 0.41-0.60 and life satisfaction scales ranged from 0.32-0.41. All subscales of the ENRICH questionnaire differentiate the compatible and incompatible couples and this shows that this questionnaire has a good validity (Ameri, 2002). Ferures and Ellson (1989) examined the validity and clinical application of this questionnaire. They selected 5039 couples randomly and used the ENRICH multi-dimensional scale. The survey showed that the ability to differentiate the happy couples from incompatible couples through this scale ranges from 85% to 95% in accuracy.

Wadspy (1998) has conducted extensive research on the validity of the test. The summary of his research results is as follows. The validity of the test by test-retest method is between 0.65 and 0.94, the internal consistency based on Cronbach’s alpha is 0.69-0.97, and the degree of distinguishing and classification is 90.9%. The validity of the ENRICH scale was compared with Family Communication Scale (FCS) and Dyadic Adjustment Scale (DAS). In addition, the comparison of the studies carried out by this scale between the happy and lasting couples with divorced and divorcing couples confirmed the validity of this scale. In examining each of the ten dimensions of the scale, it was observed that the alpha value was between 0.69 and 0.97, and the correlation between the test and the re-test in the 4-week interval is between at least 0.65 and 0.94 maximum. In the study, it was found that there was no significant difference between the sexes (male and female), but there was a difference between the two groups of male and female in terms of communication, sexual relations, and education of children compared to the three groups of pregnant, normal, and consultative couples.

Existentialism Treatment Protocol

Existential approach is different from other treatment from this point of view that it is not interested in technique, but it doesn’t mean that they ignore a set on indirect techniques; these therapists have a series of assumptions and attitudes directing their intervention with the clients. Dorsen-Smith (1997) knows three main principles of existential work as existential treatment. He believes that existentialism acknowledges personal creativity of the therapist and the client, and believes that the interventions should be synchronized with the therapist’s personality and style and sensitive to the client’s need, i.e., the interventions should meet the unique needs of each single client (Dorsen-Smith, 1997; Valsh and McOlvin, 2002). Given this introduction, the treatment protocol is described below.

1st session: Establishing a counseling relationship, completing the initial application form, asking about the attendant’s status and his primary clinical evaluation, investigating attendant’s attitude towards himself, the world, and relationship with others (evaluation will, of course, continue during the whole treatment period).

2nd session: Making the attendant familiar with existentialism approach, re-investigating the assumptions and the fundamental beliefs directing the client’s thoughts and actions, making the attendant aware of the concept of consciousness, responsibility and freedom, and internal and external control.

3rd session: Investigating the attendant’s mental defenses protecting him against being aware of responsibility. Some of the most common defenses include forcing, delegating responsibility to others, denying responsibility, innocent victim of control, avoiding self-governing behavior, and abnormalities in decision making.

4th session: Helping the attendant to accept his responsibilities by introducing irresponsibility methods, assigning all troubles and problems to others.

5th session: Bringing the attendant to the current situation and letting him go what happened in the past.

6th session: discussion over limitations of responsibility: (1) Understanding that life is sometimes cruel and unfair. (2) Understanding that one cannot escape some life sufferings and death. (3) Understanding that I should face my life myself despite being close to several others. (4) Understanding that the responsibility of my life style is on myself despite receiving others’ help and support, and directing the attendant to this awareness that despite the effect of bad luck in life, it is one’s own behavior that determines the response to shortcomings.

7th session: Working on guilt feeling and existentialism stress, and using it as an inner sound to help realize the individual dreams.

8th session: Making the attendants committed to do an action by working on one’s power of will and individual choice, talking about existential loneliness, and making the attendant face loneliness.

9th session: Working on the concept of life meaning and values, death and inexistence, lack of meaning and its clinical consequences.

10th session: Reviewing concepts raised in previous sessions and creating a strong commitment in the attendant to stick to his responsibilities by the deep and successful bond between the therapist and the client.

(The mentioned protocol is taken from existential psychotherapy book, written by Erwin Yalom, 2000).

Covariance analysis test is used to compare pretest and posttest in the test and control groups

Data Analysis

Table 1 shows the frequency, mean value, and standard deviation on the age of test and control groups separately.

Table 1. Age mean value and standard deviation in each group

Variable

Test Group

Control Group

 

Average

Standard Deviation

Average

Standard Deviation

 

59.45

7.25

58.49

8.64

 

 

It is clear from Table (1) that the age mean value in the test group and control group is 59.45 and 58.49, respectively.

Table 2: Calculation of descriptive indicators of marital satisfaction variable and its components in the studied groups (n = 30)

 

Statistical Indicators of Variables

Number

Mean

Standard deviation

Total marital satisfaction

Test group

Pre test

15

43.42

62.4

Post test

15

42.53

91.4

 

Control group

Pre test

15

82.43

44.5

Post test

15

51.45

61.5

Goal setting

Test group

Pre test

15

20.7

36.2

Post test

15

20.9

85.2

 

Control group

Pre test

15

73.7

12.3

Post test

15

46.8

20.3

Personality issues

Test group

Pre test

15

60.6

32.2

Post test

15

46.8

77.2

 

Control group

Pre test

15

46.7

84.1

Post test

15

26.8

40.2

Relationship

Test group

Pre test

15

40.7

82.2

Post test

15

53.9

72.2

 

Control group

Pre test

15

86.6

92.1

Post test

15

86.7

44.2

Conflict Resolution

Test group

Pre test

15

26.7

52.2

Post test

15

53.9

29.2

 

Control group

Pre test

15

33.7

25.2

Post test

15

20.8

62.2

Financial Management

Test group

Pre test

15

73.6

71.2

Post test

15

33.8

15.3

 

Control group

Pre test

15

40.6

16.2

Post test

15

66.6

58.2

Sexual Relationship

Test group

Pre test

15

33.5

67.1

Post test

15

33.7

95.1

 

Control group

 

15

6

2.231.84

 

 

15

7.13

 

Table (2) shows descriptive indicator of the marital satisfaction variable and its components in terms of the pre-test and post-test groups. As it can be seen, the post-test mean score of marital satisfaction, targeting, marital satisfaction, personality issues, communication, conflict resolution, financial management, and sexual relations in the experimental group were 52.40, 9.20, 8.46, 9.53, and 7.33 and the post-test mean score of control group were 46.60, 8.46, 8.26, 7.86, 8.20, and 7.13, respectively.

Existential therapy (existential and logotherapy) is effective on the happiness of married women aged 50-70 years in Tehran.

Existential therapy (existential and logotherapy) is effective on the marital satisfaction of married women aged 50-70 years in Tehran.

Table 3: Box test results for homogeneity assay for scattering matrix (n = 30)

 

Statistical index

Box statistics

F-statistic

Degree of freedom 1

Degree of freedom 2

Significance level

Groups

16.11

0.588

21

2.88

0.930

According to the value of (F(2,21.88)=, p=0.930) homogeneity test of dispersion matrices is not significant. Thus, the homogeneity assumption of the dispersion matrix is established.

Table 4. The results of covariance analysis of marital satisfaction in the experimental and control groups for the interaction test (n = 30)

Resource

Sum of squares

Degrees of freedom

Mean Square

F

significance level

In groups

Marital Satisfaction

23.56

1

23.56

7.89

0.002

Error

Marital Satisfaction

19.13

28

3.39

 

 

 

 

 

Total

Marital Satisfaction

24.69

3

 

 

 

 

 

 

         

 

According to the data in Table 4, the interaction between the pretest marital satisfaction is not significant, but the non-significant interaction effect indicates that the data supports the homogeneity hypothesis of the regression slopes

Table 5. Results of covariance analysis (n = 30)

Test

Amount

F statistics

Group degree of freedom

Error degree of freedom

Significance level

Lamboid Wilkes test

0.679

9.28

2

25

0.003

 

According to Table 5, since the significance level of the Wilk’s Lambda test was less than 0.05 at 95% confidence level and 05% error of measurement [Wilk’s Lambda= 0.679, F(2,25)=9.28, P<0.001], so the null test is rejected and the research hypothesis is confirmed. Therefore, there is a significant difference between the two groups in at least one of the variables tested

Table 6 Summary of covariance analysis of marital satisfaction in experimental and control groups by eliminating interaction (n = 30)

Resource

Sum of squares

Degrees of freedom

Mean Square

F

significance level

Resource

In groups

Marital Satisfaction

54.9

1

54.9

71.8

000.0

276.0

Error

Marital Satisfaction

01.9

26

19.1

 

 

 

 

 

 

Total

Marital Satisfaction

55.18

30

 

 

 

 

          

 

The results of analysis of covariance of marital satisfaction (Eta = 276, P <0.05, F = 0.79, F = 0.276) indicate that there is a significant difference between the post-test averages of two post-test group after the removal of the effect of auxiliary random variable. In other words, there is a significant difference between the marital satisfaction of the experimental group and the control group. Thus, there is a significant difference between the mean of the experimental and control groups in marital satisfaction and the research hypothesis is confirmed.

Discussion and conclusion

In evaluating the second minor hypothesis, the results showed that existential therapy (existential and logotherapy) was effective on the happiness of married female aged 50-70 years in Tehran. As a result, this hypothesis is confirmed. The results of this research were in consistent with Akbari Dehkordi et al. (2017), Davoudi et al. (2017), Shadab et al. (2017), Nazari et al. (2016), Ali Akbari et al. (2015), Mardio Sachs (2016), Diner et al. (2015), Fabricator et al. (2014), Starkes and Hughes (2013), Rubica and Giakinging (2012), Pullner (2000), Ellison (1999) and Jina (1996).

It should be noted that some studies have emphasized that the level of anxiety, depression, and logotherapy in the quality of marriage has a significant relationship with the level of satisfaction and marital relationship (Frankl, 2012, Garrow and Walker, 2001). It seems that the mentioned issues are discussed in existential thoughts as factors in the quality of marriage. Indeed, issues such as my relationship, existential freedom, the meaning of life, existential anxiety and the discussion of time, are known in the existential view as an integral part of human existence, even when a person marries. Also, the main purpose of the advisers is to help people to become aware of the various facilities and conditions in their lives and thus increase their quality of life (Kalanter Koushe, 2011).

Lantz (1999) states that the purpose of psychotherapy is to help couples increase their awareness of love, loyalty, attention and meaning of their marriage and alienation. The other major issue that existential treatment deals with is death. Exposing a person to death is the most powerful awakening experience.

Such a contrast can make a huge difference in the style and way of life of a person in the world. Facing a waking experience convinces the person to consider the gifts he has (Korsini & Wadding, 2011). Regarding the attitude of the existential approach to relationships, it should also be said that Martin Bouber proposes two types of relationships in the world, namely, the “I-you” relationship and the “I-he\she” relationship in its “thoughts” of the only nature. There is “you” like “me” and it creates your nature during your lifetime and when interaction with others. Also, you and I are unique, single, and with no substitutes. When the “I” has a relationship with “it”, the reason is to use “it”.

But the “I-you” relationship is aimed at using beyond the relationship. There are also features that include being for each other and believing in another individual freedom in my relationship. It is the duty of existential therapists to help humans dominate the couple to act in a manner that will trigger the “I-you” relationship. Couples can provide an excellent relationship for their lives and continuously continue their marital life if they are aware of these issues (Ventimiglia, 2008). Kalanter Koushe (2012) concluded in his research that distinction of self and creating I-you relationship resulted in the enhancement of marital satisfaction, which is why it enables a person to develop a richer, more reliable and rewarding feeling than himself. Other factors affecting existential therapy are freedom. In counseling that deals with couples issues, counselors use opportunities to practice couples with freedom, responsibility, capability, and internalization of source control (Sampson & Lob, 2006). The emphasis on existential therapy on freedom and responsibility increases the sense of responsibility of the individual in relation to his relationship and happiness in the relationship. This concept also increases the respect of the individual’s freedom of his\her spouse. Razi (2012) and Lustman et al. (2000) show that the existential therapy is effective in changing the source of control from the exterior to the inner one, which can affect the components of marital satisfaction. On the other hand, it must be stated that in many studies the importance of meaning is emphasized in the quality of marriage. Also, statistics show that the existence of meaning in marriage has a positive effect on marital relationships. Occasionally, marriage itself can be a means to build meaning that begins with marriages by married couples (Kalanter Koushe et al., 2012). The greatest changes in family and marriage occur when couples can find meaning for change. In working on the quality of life of couples, the most important task of the adviser is to increase the couple’s awareness of the potential meanings that exist in their lives. In general, happiness is a product of creative engagement with the world. When we develop our potential, we somewhat feel the taste of satisfaction. Finally, based on existential thinking, a person who does not have a pure life is subordinate to the cliché and unshakeable values that others have inflicted upon him, and he has not selected them honestly. Therefore, the life of purity is a continuous attempt to force itself and the world within rigid and predetermined patterns. In this kind of life, values are conveyed as objective facts, and the person who is subjected to this form of life does not even know that these values are selective. Knowingly and responsibly chooses the person in different ways. Therefore, the individual does not have a real self. He\she does not become anxious about confronting self and existential realities. In fact, the anxieties raised in this category will lead to individual growth and development. Loneliness and death, instead of increasing the anxiety of an individual, will add to the richness of his life, and this is a great step towards increasing the satisfaction of life.

References

Baadkhani, Vahideh, Navabinejad, Shokouh, Shafiabadi, Abdollah Vakimanesh, Alireza (2015). The Effectiveness of Feldman’s Unified Approach Training on Increasing Mindfulness and Reducing Marital Conflict, Family Psychology, Volume 2, Issue

Narimani, Mohammad Abbasi, Moslem, Begian Koleh, Mohammad Javad and Bakhty, Mojtaba (2017). Comparison of Effectiveness of Two Approaches Based on Acceptance and Commitment (ACT) and Group Therapeutic Narrative on Primary Malformation Schemes in Invitations of Divorce Applicants, Quarterly Journal of Counseling and Psychotherapy Family, 4 (1): 1 28,

Curie Marian Schneider. Curie Gerald (1942). Translators: Bahari, Seifollah Ranjgar Babar Amali. Hussein Shahi Browaei Hamid Reza Mirhashemi, Malek, Naqshbandi Siamak Department of Therapy. Tehran University of Medical Sciences. Third edition

Gholami, Ali and Bashlideh, Kiyomars (2016). The Effectiveness of Therapeutic Spirituality on Mental Health of Absolute Women, Quarterly Journal of Counseling and Psychotherapy, 1 (3): 321-348, 2011.

 

مقالات پیشین

گفتگو کنید

1 نظر

نظر دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این مطلب را به دوستان خود به اشتراک بگذارید

خواننده گرامی

آیا می دانستید بسیاری از مشکلات شخصی و گروهی با کمک گرفتن از مشاوران منخصص به راحتی قابل حل می باشد.

دیر اقدام نکنید

به راحتی با کارشناسان ما در تماس باشید تا شما را برای انتخاب مشاور راهنمایی نمایند.
اینجا کلیک نمایید
لیست محتوا